سلام مامانا
اعصابم خیلی خورده از این اطرافیانی که حرف حالیشون نمیشه
بچه داری انقدر سختو اعصاب خورد کن نیست که اطرافیان روی مغز راه میرن
من چندسال پیش تصادف کردم و پام پلاتین داره
از روز اول دخترمو عادت دادم خودش بخوابه و روی پا عادت ندادمش
حتی مامانمم میذاره روی پاش میگم مامان لطفا تکونش نده
اما مادرشوهرم هرچی بهش میگم حالیش نمیشه😭
اخه دیگه به چه زبونی بگم بهش؟
بهش میگم مامان عادت داره خودش بخوابه حداقل روی پات میذاری تکونش نده منو نکاه میکنه لبخند میزنه و تکون میده
اخه زن حسابی تو که میدونی من‌پام پلاتین داره
نوه دختریش سه سالشه و هنوز روی پای مادرش میخوابه و هر روز میگه بیچاره دخترم پاهاش درد گرفته بس که بچرو روی پاش خوابونده
خب تو که داری میبینی دخترت خسته شده پس چرا داری اینم هی تکون میدی
بله میدونم نوشه دوس داره روی پاش باشه اما خب تکون ندهههه
حالا دختر من نوه سومشه
مادر خودم نوه اولشه و بیشتر از ایشون ذوق داره باز به تربیت من احترام میذاره خب چی میشه مادرشوهراهم احترام بذارن
یه مدت که‌گیر داده بود به بچه شیر خشک بده و من هربار میگفتم خودم شیر دارم و شیر خشک دوس ندارم بخوره
الان شیر خشکو تکو توک میگه اما این رو پا گذاشتن داره دیوونم میکنه😤
منم دوس دارم دخترم روی پام بخوابه اما الان ۵کیلوإ وقتی وزنش بالاتر بره من دیگه نمیتونم
بچه بیداره روی پاشه
خوابه روی پاشه
و تکون تکون محکم
یعنی اگه ساعت۱۲ظهر برم خونش تا۱۲شب بچه کلا روی پاهاشه🤦‍♀️

۱۱ پاسخ

؟؟؟ چند وقته گذاشتین

کجایه پاتون پلاتین داره

هرکیم می‌خواد ناراحت بشه بشه من ببینم گذاشتن رو پاهاشون دو بار بگم گوش نکنن بچه رو میگیرم ازشون

منم هم پسرم هم الان دخترم ک دو ماه و نیمشه رو زمین خودشون میخوابیدن و بیدار میشدن الانم هرکی دخترمو‌ بذاره رو پاهاش میگم تکون نده منو بدبخت نکن شما خوشتون میاد ولی بعد من تو خونه پدرم در میاد کار دارم واینمیسته باید همش رو پاهاش باشه

ب نظرم عادت نمیکنه .من چون سر کار میرم خونه ابجیم زیاد پسرمو میبرم .اونجا همش تو تاب میخابه .ولی خونه خودمون تو تخت .خونه اون یکی ابجیم تو نی نی میخابه.ولی هر جا میره ی عادت جدا داره

همه همینجورین منم به مادر شوهرم میگم بچمو بوس نکن باز کار خدشو میکنه الن صورت بچع ام پر از جوش شده

از من ب تو نصیحت زیاد ب خانواد شوهر رو نده من ک شوهرمم پشتم نیود همش بخارشوی کتک خوردم تو بارداریام وغیر از اون خدا ازشون نگذره

شما بهتري كن مدل خوابو بهش آموزش دادي مستقل بودنو به بچه ت آموزش دادي اتفاقا منم عادت به رو پا خوابودن ندادم چون خودم كمر و پام اذيت ميشه

بچتون شیر خشکی نکنی اون میخواد شیر خشکی کنی ببره پیش خودش شیر خودتو بخوره بهتر هست،من بچم شیر خشکی بود بخاطر اینکه زود ب دنیا اومد ۱۷ روز تو دستگاه بود با سرنگ بهش شیر میدادن بعدم ک اومد خونه دیگ سینه نگرفت من تا ۱ ماه شیرمو میپوشیدم بهش با شیشه میدادم دیگ خسته شدم دیگ مجبور شدم شیر خشک بدم ،بعد مادر شوهرم دعوا میکرد ک بگو شیر خودشو بده ننه شیر خشک باید پول بدی بعدم ک شیر خشکی شد بچم همش میگفت اینو بزار برا من تو خودت برو منم بهش میگفتم مگ تو بچهاتو ب کسی دادی ک من بچمو بزارم پیش تو تو بزرگش کنی، ازش نمیگذرم

به همسرت بگو برخورد کنه باهاش

اینا هرچی بهشون بگی کار خودشونو میکنن

سوال های مرتبط

مامان آنیا مامان آنیا ۲ ماهگی
سلام خانما از دست مادرشوهرم خسته شدم خدا لعنتش کنه یعنی الان دارم تایپ میکنم دستام داره میلرزه سه ماهه که زایمان کردم هنوز میگه چرا شیر خودت نمیدی چرا شیر خشک میدی(درصورتیکه من شیرخشک رو فقط کمکی روزی دو بار یا سه بار ۶۰ میل بدم) فکر میکنه الکی میگم شیرخشک رو کمکی بهش میدم همش میگه سزارین بچه زودتر از موعد دنیا میاد واسه همین شیر نداشتی شیر کمکی نده خوب نیست اگر بریم اونجا بچه گشنه باشه هی به خواهرشوهرم به پدر شوهرم بر میگرده میگه انقد گشنه اش بود خیلی گشنه بود آخی چقد گشنه بودی قربونت بشم و فلان فکر میکنه من به بچم شیر نمیدم گشنه نگهش میدارم خستم کرده یه بارم بهش گفتم که ناراحت شدم کلی هم همون بار ازم عذر خواهی کرد اما بازم میگه خسته شدم عصبی شدم از دستش دلم نمیخواد پا تو خونش بزارم ولی نه خودش ولم میکنه نه شوهرم نمیذاره که نرم همه اش میگه مامانم از روی کنایه نمیگه همینطوری مثلا شیر میخوره میگه گشنش بود بیچاره فکر میکنه خیلی مادرش ساده اس امونمو بریده نمیتونمم قطع رابطه کنم به خدا خسته شدم خدایا خودت کمکم کن از وقتی پا میذارم تو خونش یا میاد تو خونم شروع میکنه گفتن چیکار کنم؟