۸ پاسخ

منم از اینجا خجالت کشیدم دختر😅😅

حالا باید بمکه یا نمکه؟برام سوال شد

یاخدا🤣🤣

ارع عادیه ولی خب من باشم واسه همچین موضوعای خدایی نکرده حتما پیش دکتر خانم میرم😂

من ک سینه ندارم باید چیکار کنم🤣🤣🤣🤣

😳😳
خانومه چی گف بعد؟

خب دکتر بوده دیگه میخواسته مشکلشو تشخیص بده

مال منم کلا در نیومده نوکش برا همون بچه هام نتونستن شیر بخورن

سوال های مرتبط

مامان روشا و آرشا مامان روشا و آرشا ۲ سالگی
امروز رفتم بهداشت برای چکاپ گفت درازبکش تا صدای قلبشو گوش بدیم از اونجاییکه سونوی ان تی نشد برم توی تعطیلات عید افتاده بود بعد از اولین سونو هموز نرفته بودم و کلی خوشحال شدم که حداقل صدای قلبشو گوش میدم دراز کشیدم خیلی اینور اونور کرد دستگاهو اما صدایی شنیده نمیشد وااای منو میگی دیگه داشتم رد میدادم میخواستم بدوئم برم سنو هزارتا فکر به سرم زد اشکم داشت درمیومد خود ماما هم مضطرب شده بود ولی بروز نمیداد تا آخرسر انقدر تو دلم صلوات فرستادم و التماس خدا کردم تا ی چیزی بالای شکمم سمت راست انگار تق تق در زد گفتم وای اینجاست اینجاست گفت آره دیدمش خلاصه که دستگاهو گذاشت صدای قلب کوچولوش اومد... ولی خیلی بالای شکمم بود تقریبا میشه گفت زیر سینه سمت راستم ی کوچولو پایین تر 😁 نمیدونم چرا رفته اونجا ماما هم گفت ۲۰ هفته به بعد باید میرفت چرا الان رفته🤣
خلاصه که لحظات سخت و سنگینی بود یاد مادرایی میفتم که اینجا میخونم میگن سقط کردن و فلان هفته قلب بچه دیگه نزده و اینا واقعا امیدوارم هیچوقت هیچ مامانی دیگه چنین چیزیو تجربه نکنه واقعاامروز در حد چند دقیقه مردم و زنده شدم
بمونه یادگار از خاطره مراقبت ۱۶ هفتگی
مامان ماهور مامان ماهور ۲ سالگی
سلام. میخام یه خورده درد ودل کنم باهاتون خواهرا🥺🥺🥺
تقریبا یک هفته پیش نصف شبی گوش درد شدید شدم که از خواب بیدار شدم حوله گرم میکردم میذاشتم رو گوشم....
شوهرم با اینکه بیدار بود اصلااااا نپرسید چیشده چیکاری 😒😒😒
چون همون شب سر پستونک خریدن واسه دخترم باهم بگو مگو کردیم
دلم خیلی ازش گرفت
اینا به کنار حالا، صبح ش بیدار شدم رفتم درمانگاه خودم تنها بچه هام بیدار بودن پسرم ۴سالشه،دخترم نزدیک دو و نیم سالشه.بهش گفتم حواست به بچه ها باشه من میرم با اینکه آقا خواب بود گفت باشه.
خلاصه رفتم درمانگاه بعد نیم ساعت همسایه طبقه دومی زنگ زده بهم که کجایی دخترت تو پله ها دستشویی کرده بعد شیر آب باز کرده کل ساختمون خیس آب هس فرشا پله ها😖😖😖😖
اصلا کل روانم بهم ریخت. اومدم دیدم بلهههههه کل چهار طبقه فرشا خیس آب شده. این مردک بیدار نشده از خواب نازش
اومدم کل فرشا رو باز کردم شستم پله ها رو شستم اصلا یه وضعی بود...
حالا اینا به درک از این ناراحتم که اصلا حالمو نپرسید که بهتری یا ن
بعد از چن شب دیشب اومده آقا بهم چسبیده واسه رابطه😏😏😏
من دیشب پریود شدم گفتم دست نزن بهم پریودم آقا ناراحت شده روشو اونطرف کرد
من از این ناراحتم که شوهرم اصلاااا کنارم نمیخوابه بچه ها رو بهانه میکنه
وقتی رابطه بخواد میاد کنارم کارشو انجام میده پس میره سرجاش میخوابه
امروز ظهر میخاست بره سرکار بهش میگم بعد از چن شب دیشب اومدی کنارم اونم واسه رابطه دیدی پریودم رفتی اونطرف خوابیدی تو فقط واسه رابطه میای کنارم
مگه من مثل اون زنای ج ن د ه که ساعتی میرن واسه ت ن ف ر و ش ی
تو هم ساعتی میای کنارم
شما بجای من بشین چه واکنشی نشون میدین؟؟؟
راهنمایی م کنین خواهرانه🙏🏼🙏🏼🙏🏼🙏🏼