چطوری مردم قبلنا ده تا بچه میاوردن سالم سالم هم بودن ؟؟؟

من با همین یه دونه نه کمر دارم نه دست نه پا رسما شبیه پیر زنا شدم

شبا ک میرم تو رختخاب هی ناله میکنم از کمر درد و دست درد 😐😐😐😐

و

چون همه باهم نزدیک به هم زندگی میکردن پنج تا عروس توی خونه یه قابلمه رو اجاق هر خونه ای گذاشته میشد طبیعتاً بچه هاشونم باهم بزرگ میکردن به خاطره همین سختی حس نمیشد بعد تنها مرض اون زمان سرماخوردگی یا رودل کردن بوده این همه ام ویروسهای رنگ وارنگ نبوده

واقعا راست میگی، اون زمان غذاها ارگانیک بود ومزه بهشت میداد بخاطر همین هم بدنشون کشش داشت که سال یکی میزائیدن ولی الان دیگه استرس زیاد شده اون زمان نمدونستن استرس چی هس

وای هانی دمت گرم با حرفت از خنده پاشیدم😂😂😂😂

من الان از شدت پا درد کیسه آبگرم گذاشتم دارم ازپا درد دیوونه میشم
خدا بهمون توان بده فقط
منکه رد دادم

منم.. اصن حس میکنم لیا هم بزرگ شه من دیگه اون آدم سابق نمیشم..هر روز یه جام میگیره..یه روز دستم.یه روز کمرو گردنم.یه روز پاهام...حس میکنم چشام هم کم سو شده...داغونم اصن...نمیدونم چرا اینطوره

بخدا منم 😫😫😫🥴🥴🥴
دقیقا چ جونی داشتن ماشالا من رسما شبا فلجم از همه جا

رسیدگی مث الان نبود.به بچه ها خیلی اهمیت نمیدادن دوم خوراکشون خوب بوده.سوم اینکه زن ۳۰ ساله از بس بچه میاورد ۵۰ساله به نظر میومد از دورن میپوکید .

من بدبخت الان یه مدل غذا پسرا باید داشته باشن چون ایام امتحانات و خوب باید سیر شن دخترم ۹ ماهشه همش غذاهای مخصوص و جدا داره
اون یکی دخترکم همین طور
شوهرم هم شدیدا بد غذاس
جای من باشید روزی ۴ مدل غذا باید بپزید چیکار میکنید
من ۵ تا بچه بزرگ می‌کنم
گذشتگان ما هم یلخی یه چیزایی بزرگ کردن😂

قبلاً بدن خانما بخاطر فعالیت بیشتر ورزیده بود. الان همه بدنامون کسله. کمبود ویتامین هم رو خستگی و درد تاثیر داره مصرف مولتی ویتامین و کلسیم و دسه رو ادامه بده مثل زمان بارداری

قدیما خونه ها نزدیک هم بود بچه ها باهم بازی می‌کردن انگار وظیفه مادری پخش می‌شد بین همه ما با همسایه هامون دورهمی داریم هر ۴ ۵ روز یبار دور هم جمع میشیم میبنیم هر کس فقط ۵ دقیقه باهاش بازی میکنه هم کلی خوش میگذره بهش هم من ۵ دقیقه راحت میشینم شب هم راحت و زود میخوابه میخوام بگم الان خونه ها آپارتمانی شدن خیلی سخت شده قدیما اینجوری نبود الان ماها از خستگی و تنهایی اینهمه بهمون سخت میگذره

والا بخدا منم همیشه بهش فک میکنم 🙁
به شوهرم میگم همین یه دونه دیگه بسه میگه نه یکی دیگم بیاریم بعد 😐 اسمه یکی دیگه مییاره من دیوانه میشم میگم از پس همین یه دونه بر نمییام میگه ۴ سال دیگه مییاریم میگم اگه زنده بودم باش 😂

اره واقعا

تازه بزار ۳۰ بشی🤣
برای منم خیلی سواله که چجوری اونهمه رو ضبط و ربط میکردن