۶ پاسخ

نه عزیزم
اون مادر بعد از زایمان هم عاشق بچشه
ولی هورمون هاش قاطی میشه ،بیخوابی سیستم بدنش رو بهم میریزه ،خونریزی داره کلی احساسات ضد و نقیض داره ،رفتارا و نظرات همه دکتر و پروفسورهای فامیل رو اعصابشه
و یه کم طول میکشه تا به این زندگی جدید عادت کنه

به تجربه ی من که یه دختر ۴ ساله هم دارم
بچه داری در کل یه سختِ شیرینه
که سختیش می ارزه
قطعا هم تو بارداری هم وقتی نوزاد داری هم بچت بزرگه هم سختی وجود داره و ممکنه گاهی فکر کنی خیلی داری اذیت میشی
اما یه فرشته ای داری که واقعا با خودت میگی نه میخوام باشه
با تمام سختی هایی که داره ولی داشته باشمش و پشیمون هم نیستی

حداقل من که اینطور هستم

من سر پسرم اینجوری نبودم یعنی دوس نداشتم چشم ازش بردارم
کسی بهش نزدیک میشد میخواستم جرش بدم🤭

نه فقط خسته ایم شاید خیلی خسته

من که دومین بچمه همین وضعیتمه دل تو دلم نیست دخترمو بغل کنم قیافه شو ببینم بعدشم میدونم خیلی سختی داره شاید بعضی روزا ازشدت خستگی و دسپاچگی موهای خودمو بکنم اما عشق به بچه م رومیدونم یه ذره هم کم نمیشه. دقیقا سر پسرمم همین بودم الان شکرخدا سه سالشه

من فکر میکنم به خاطر فشار زایمان و شوک خیلی زیاده ورود یک عضو جدیده با کلی نیاز های لحظه ای که مادر نمیدونه اوایل بچه چی میخاد،گریه میکنه گشنشه دلش درد میکنه یا چی،حالا این وسط استرس زردی و کلی چیز دیگه هم اضافه میشه،واقعا مادر شدن خیلی سخته شما هر عمل دیگه ای انجام بدی تا دو هفته میخابی کامل بقیع بهت میرسن،ولی زابمان حالا پ طبیعی چ سزارین خیلی سخته بعد فکر کن به جای استراحت باید شیر بدی پوشک عوض کنی و... ایشالا خدا توان بده این دوره رو بگذرونیم

سوال های مرتبط