۳ پاسخ

تتها نیستی خواهر منم مثل خودتم ناشکری نباشه گاهی میگم احمق توجرا دوتا اوردی وقتی هیشکیو نداری کمکت کنه ولی بازالانم میگم خدایا هزارمرتبه شکر ولی قوت بده..من که ازشوهروپدرمادرشانس نیاوردم شوهربی مسئولیت پدرمادرم که خداببامرزتشون ‌هیشکی هیشکی نیست اب دستم بده فقط مبگم خدایا توکمکم کن بخاطر من نه بخاطربچه هام

منم باردارم بچه ی اولم تب داره سرماخورده حال نداره سخته همش میگم کاش من مریض بشم ولی بچم نه آدم دلش ب بچه میسوزه من ک داغون میشم بچم کسل میشه دلم پره از اطرافیان ب ظاهر دلسوز

خیلی سخته بچه بزرگ کردن انشاالله خدا خودش کمکت کنه بااینکه خودم هنوز بچه ندارم ولی هروقت حاهرزاده ام مریض میشد منم عذاب میکشیدم🥲

سوال های مرتبط

مامان نور زندگیم مامان نور زندگیم هفته بیست‌ونهم بارداری
خیلی حالم بده افسردگی گرفتم انگار همش اشکم دم مشکمه حس میکنم اصن برای بارداری اماده نبودم حس میکنم نمیتونم تحمل کنم استانه ی تحملم کم شده شاید چون بارداری خیلی بهم سخت گذشت لکه بینی استراحت بیرون نرفتن طول سرویکس پایین ترس از دست دادن نگرانی استرس ترس از زایمان همش بهم هجوم اورده فردا میرم دکتر برای چک سرویسکم ولی خیلی میترسم این ترس از دست دادن بهم رخنه کرده دارم میمیرم شاید اصلا مشکلی ام نباشه ولی روحیم خیلی داغونه لطفا برای منو دختر کوچولوم دعا کنین ک مشکلی نباشه همه چی خوب باشه یکم به زندگیه قبلم برگردم استرسم کم شه یکم از بارداری لذت ببرم هروقت با بچم حرف میزنم میگم نکنه زایمان زودرس بیاد سراغم بچم دور از جونش زبونم لال نمونه بخاطر پله های خونه دکتر به دکتر رنگ بیرونو نمیبینم این ی ماه ک استراحتم خونه ی مامانمم خیلی سخت میگذره خدایا همه چیو به خودت میسپارم خودت بهم این نعمتو دادی خودتم نگهدارش باش ک من دلبسته ی این فسقلم 🥹🥲