دخترم الان ۸ سالشه جندین سال قبل وقتی تقریبا ۴ سالش بود و سارا نوزاد بود
من خیلی میرفتم خونه بابام داداشم که الان ازدواج کرده خیلی بیشهور بود
عمدا با خنده حرفای الکی یاد دخترم میداد یکبار ج ن د ه گفت
دخترم یاد گرفت
دخترم بجه ای بود که سریع همه چیز یاد می‌گرفت ج خوب چ بد
و تکرار میکرد
اوایل بی محلی میکردم به دختزم بازم میگفت جوری شد که اون کلمه ی بد شد کلمه دهن دخترم و البته ففط تو خونه بیرون تا حالا یکبار هم‌نگفته
اینقود گفت که سازا خواهرش هم یاد گرفته
من خیلی تلاش گرفتم از یادش بره ولی نشده
دخترم یکبار هم‌بیرون فحش نداده حتی تو مدرسه هم مثبته مثلا دوستاش فحش های بد بدن میاد با تعجب میکنه وای فلانی اینو گفت و دیگه حتی تکرار نمیکنه
نمیدونم این کلمه تو دهنش مونده اینقدر باهاش صحبت کردم و قبول دازه اشتباهه
و میگه نمیگم باز میگه مشکل اینجاست خواهرش یاد گرفته
قبلا مشاوره هم رفتم فایده نداشت توروخدا بگید چیکار کنم
اون ک بیرون نمیگه ک بگم‌بجه مزدم یاد می‌گیرن ولی با هز باز گقتن این کلمه اش مغزم سوت میکشه
حالم بد میشه میخوام بمیرم ازش بدم‌میاد وقتی میگه
راهکاری ندارید

۶ پاسخ

۸ سالشه باید متوجه بشه حرفش بده بش بگو فلان حرف بد آموزی داره نگو...
من اگه جات بودم هروقت برادرم بچه دار میشود به بچش یاد میدادم🤨

ببین وقتی حرف بد میزنه تنبیهش کن مثلا دخترمن یبار یه حرف بد زد من گفتم دیگه نمیزارم جایی بری دیگه اگه تکرار کنی هیچی برات نمیخرم وفلان وسیله ای که دوست داری ازت میگیرم

خوب کردی قط رابطه کردی من داداشم یکی دوباری تندی کرده فقط مثلا بهش گفت این کارو نکن میام برات یا میکشمت تذکر دادم که تو ذهن بچه میمونه یبارم با خنده گفتم هرکاری با بچم کنین فردا با بچهاتون جبران میکنیم دیگه دست و پاشونو جم کردن حالا خودش نزدیک عروسیشه 😂

یا خدا ۴ساله مگه میشه از ذهنش نره صد درصد باز تکرارکرده پیشش ک شده ملکه ذهنش وگرنه پسر منم حرف بد میشنوه یکی دوبار میگه دعواش ک میکنم نمیگه۸سالم ماشاالله بزرگه باید بد خوب حالیش شه ب نظر من رو دخترت حرف و ارامش و زبون خوب جواب نمیده سوسول بازیو مشاوره رفتن بیخیال شو فلفل بریز دهنش دیگه نمیگه😁😁

وای یعنی تا 8سالگی هم با بچه ها چالش داریم؟! 😥😥

با یه قصه ای چیزی یادش بده که حرفش زشته
من دخترم بعضی وقتا حرف زشت میزنم میگه مامان نگو من یاد میگرما چون با قصه یادش دادم حرف زشت بده

سوال های مرتبط

مامان سارا مامان سارا ۴ سالگی
یه اتفاق تو شهرمون افتاد که همه تو شوک ایم

یه دختر متولد ۸۲ از یه خانواده خیلی با اصالت و پولدار
۴ سال قبل زن یه پسر متولد ۷۲ اونم خیلی خوب و با اصالت میشه

دختره وقتی مجرد یوده به پسر متولد ۸۱ دوست بوده پسره خیلی پولداره ولی پسر اهلی نبود
دختره هم ازدواج میکنه الان پسر ۸ ماهه داشته

نمیدونم جیزی که بقیه میگن شوهر دختره و دوست پسر سابق دختره باهم دوست بودن وقتی باز پسره دختره رو میبنه یاد دوران‌مجرد میفته
باز میره سمت دختره و دوست میشن
شوهرش میفهمه چن بار اخطار میده
شغل شوهره امارات بوده و دختره هم‌خونه مادرشوهرش زندگی می‌کرده و البته وضع مالی خیلی خوبی دلشتن خونشون هم در حال ساخت بوده
مثل اینکه دوست پسر سابقش که دوست شوهرش هم بوده پیام میاده امارات واسه شوهر دختره که زنت دوست دختر من بوده من عاشقشم زن منه اینم عکسش
منم میخوام تو طلاقش بدی باهاش ازدواج کنم اگز ندادی تو بچت رو میکشم و با زنت ازدواج میکنم
روز عرفه روز پنشجبه پسره بلیط میگیره از امارات بز میگیرده زنشو برمی‌داره با پسره میرن تو بیابون شوهرش اول با تفنگ پسره رو میکشه خیلی هم تیر زده بود بعدش زن خودشو بعد هم پیام‌میده برادر زنش میگه خواهرتو کشتم الان میخوام خودمو بکشم آدرس میده و خودشو میکشه
تقرییا اقوام‌میشیم
دیشب خاکسپاری بوده خیییییلی سخته کل شهرغم‌گرفته
همه میگن تقصیر پسره ک پا گذاشته من میگم دختر نباید پا بده
بازم قاضی خداست
خیلی بد تموم شد
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا یه درمانگر چند ماه پیش به اشتباه یه تشخیص واسه پسرم داد( اوتیسم ) که بردمش پیش فوق تخصص روانپزشکی کودک گفت نه این مشکل رو نداره یه مقدار بی بی دیجیتال شده که درست میشه ، اون موقع چون من خیلی بی قراری کردم که باید همین روز ببریمش پیش متخصص شوهرم قبول نمیکرد و با عصبانیت به خونواده اش زنگ زد قضیه رو گفت حالا از اون روز به بعد خواهر شوهرم همش میگه با مشکلی که پسرت داره و ...یه بارم گفت پرت کردن از علائم اصلی اوتیسم هست که پسر تو هم زیاد پرت میکنه ،خلاصه هی جوری حرف میزنه که یعنی آره بچه تو این مشکل رو داره یه روانشناسی هم خونده فک میکنه متخصص هست ، پسر من تاخیر گفتاری داشت الان جملات شش هفت کلمه ای هم میگه رنگا اشکال هندسی و ...، تازگیا شروع کرده سعی میکنه تعریف کنه ، اما خیلی شیطون هست و یه جا نمیشینه ، من نمیدونم پسرم من مشکلی داره یا نه ولی فقط خدا میدونه چی تو دلم میگذره زندگی برام نمونده فقط گریه ، هر دفه خواهر شوهرم همچین حرفایی میزنه من ساعت ها گریه میکنم ، الان میخوام یه متخصص دیگه ببرمش ببینم چی میشه فقط تو این شبا برام دعا کنید خیلی دل شکسته ام امروزم خواهرشوهرم گفت پرت کردن وسایل تو این سن نشونه های اصلی یه سری بیماری هاست پسر من قبلا پرت نمیکرد تازگیا پرت میکنه