۷ پاسخ

منو نگاه تو وقتی احساس میکنی جیش داره
ببر دسشویی بگو بیا دستامنو بشوریم
بردی تو بگو اول جیش بعد دست
هر دفعه اینحور کنی تا یک هفته عادی میشه براش

پسرمنم جیشش اینقدرنکه میکنه تاثانیه اخر دیگه

پسر من یه مدت اینجوری بود بعد اوکی شد من یه مدت طولانی دعواش نمیکردم فقط میگفتم باشه در بیار میشورم ولی دفعه دیگه زودتر برو دسشویی.چندماه کاریش نداشتم اخر اعصابم خورد شد اینجوری میکرد خیلی جدی و محکم میگفتم بار دیگه این کارو کنی ازت ناراحت میشم باید زودتر بری دیگه طفلی اوکی شد

کاش اینکارو زود انجام نمیدادین، من پسرمو دوماهه از پوشک گرفتم و به حدی صبر کردم که خودش نمیذاشت پوشکش کنم و بدش می اومد. دو سه بار اول جیش و پی پی کرد تو خودش منم گفتم اگه بناس اینکارو کنی پوشکت میکنم چون خودش مفهوم پوشکو میفهمید دیگه راه اومد، ینی تا دو سه هفته اول نمیگفت ولی خودم یه ساعت و دو ساعت یه بار بستگی به چیزی که میخورد میبردمش، الانم حدود ۱۰ روز بیشتره که کامل اعلام میکنه. به نظرم شما هم باید یه مدت بدون اینکه بگه ببریش، زورکی، کم کم خودش میاد رو دور که وقتی داره اعلام کنه. بچه پسرها اوصولا این مشکلو دارن تک دوستام خیلی بوده که بعد یه مدت برگشتن به حالت خطا‌.

سلام ببخشید سوالم مربوط به سوال شما نیس❤️
تو تاپیک هاتون دیدم ک ماشین ظرفشویی تون جفت واسه منه از لحاظ قیافه فقط اینکه مارکش بوشه؟
ازش استفاده میکنید؟
مال من بوشه هر میکنم تایمش از ۲ ساعت و ۴۵دقیقه نماید پایین شما میتونین راهنمایی کنید

پسر من مدفوعش را همیشه میگه ولی جیشش را خیییلی خودشو نگه میداره تا شلوارش خیس بشه

پسر منم همینه هر کاری هم میکنم درست نمیشه تازه سرپا پی پی میکنه😔

سوال های مرتبط

مامان قندعسل مامان قندعسل ۳ سالگی
سلام مامانهای مهربون لطفا هرکسی تجربه داره بیاد منو راهنمایی کنه
پسرم 3.5 سالشه دخترم 3 ماه خیلی بد قلقه همش در حال گریه هست و با کوچک‌ترین صدا بیدار میشه
پسرم هم من سعی میکنم باهاش وقت بگذرونم نقاشی کنم آب بازی کنم ولی واقعا کشش ندارم دیگه کارهای خونه غذا درست کردن رسیدگی به بچه بی‌خوابی شبانه
از یه طرف هم پسرم خیلی به ابجیش گیر میده با اینکه من اصلا عکس‌العمل نشون نمیدم ولی تا میبنه خوابه سریع می‌ره بالا سرش خم میشه توی صورتش جیغ میزنه دخترمم از ترس شروع میکنه گریه کردن یا تا میبینه خوابهای صداش میزنه میگه باید بیدار شه
توی خونه همش بهم چسبیده دستشویی میرم بدو میاد پشت در
دیشب موقع خواب خیلی گریه میکرد که تنهام نزار میدونم ترس از دست دادنم رو داره ولی نمیدونم باید چیکار کنم واقعا کم آوردم باباشون هم تمام شیفت سرکاره مجبوره اضافه کار بیاسته تا بتونیم جوری که بچه ها میخوان زندگی کنیم ولی خودمم دیگه کشش ندارم آرزو یه خواب راحت دارم خواهر شوهرم وقتی باشه پسر بزرگه رو نگه میداره میبره پیش خودش وی دلم میخواد یکی دخترم رو بگیره پسرم رو ببرم پارک ببرم فروشگاه