۵ پاسخ

واااااااای من رفتم شمال یعنی استراحت کنم واااااااای نمی‌دونی چیکارم کرد از وقتی رسیدیم گریه کرد تا دیشب که اومدم نمی‌دونم چش بود تو ویلا گریه می‌کرد بیرون گریه می‌کرد غذا که اصلاااااا نمیخورد خواب که پدر منو در می‌رود و نمیخوابید غر میزد

والا چیزی که من فهمیدم هرچقد بیشتر بتونی درمقابل لجبازی و عصبانیتش مهربونی و ارامش به خرج بدی همونقدر کمتر میشه اونم یاد میگیره باهات راه بیاد
من هروقت که کارن لج کنه باهاش دعوا کنم یا مثل خودش برخورد کنم یا از نتونم خشممو کنترل کنم خیلی اوضاع بهم میریزه
اما زمانی که با ارامش و مهربونی بغلش میکنم توضیح میدم خیلی کارسازه اما افسوس که من ادم عصبی هستم و اکثرا زود قاطی میکنم😓

هچ میبرمش تو اتاق اسباب بازیا بازی میکنیم یا بغل اروم میشه

خودمو کنترل میکنم
اون اقتضای سنشه و خودمحوره

هیچی باهاش سازش میکنم 😅

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۲ سالگی
مامان پرهام مامان پرهام ۱ سالگی