۱۲ پاسخ

اونا انقدر تحرک دارن که نگو نه مث ما که خابیدیم

عشایرو دیدم

اونا چون کارکشاورزی میکنند و روی پاهاشون حالت دستشویی زیاد میشینن لگنشون آماده زایمان طبیعی هست،بعضی ها هم واقعا خوش زاهستن

بند ناف بچه رو چجوری می بندن؟؟

نه بابا سخته منم میترسم

والا خوش بحالش . بدنش چقدر قوی

نافشو چیکا میکنن؟ وای تصورشم سخته

برو باو. من دوتا طبیعی اوردم. سومی عین چی میترسم. ماما همراه گرفتم بیاد دلگرمی بهم بده غش نکنم

مامان منم ، رفته بود خونه همسایه سر بزنه یدفعه همونجا بچش بدنیا میاد مامانم زنگ میزنه اوژانس تا اوژانس بیاد زایمان میکنه مامانمم بچه رو گرفته😂

برا همسایه ما هم این اتفاق افتاد، رفت دستشویی،نمیدونست نزدیک زایمانشه یه دفعه بچه اومد، پسرش اومد دنبال مامانم،مادرم نافشو برید و رفتن بیمارستان

اونا زایمان اولشون نیست حداقل چهارمی هست

چه رویاییه زایمان طبیعی 😂😂

سوال های مرتبط

مامان مانیا و تودلی🍓 مامان مانیا و تودلی🍓 روزهای ابتدایی تولد
بچه ها بیاید یچیزی تعریف کنم 😐🥴😅 زن پسر داییم بچه دومش رو باردار بود بعد دردای زایمانش شروع میشه بنده خدا هم میره حموم و وسایلش آماده میکنه و همراه دوتا خواهراش راهی بیمارستان میشن تا بیمارستان یک ساعت و نیم راهه خلاصه نصف راه رو رفته بودن ک درداش شدید میشه و متوجه شدن سر بچه کامل اومد بیرون و با یه جیغ و یه زور بچه میپره بیرون 😅😅 خواهرش میگفت انقد هول شده بودیم و ترسیده بودیم تا چند ثانیه تو شوک بودیم بچه داشت گریه میکرد ماهم باترس داشتیم نگاش میکردیم بعد ب خودمون اومدیم و سریع بچه رو بلند کردیم لای پتو پیچیدیم با یه تیکه پلاستیک بند ناف رو محکم گره زدن تا ب بیمارستان برسن. مادر و بچه دوروز بستری میشن البته مشکلی نداشتن دکتر گفته فقد محض احتیاط چون تو فضای غیره بهداشتی بچه بدنیا اومده بهتره دوروز بستری بشن. و بعد دوروز خداروشکر هردو صحیح وسالم مرخص شدن.. اینم بگم زایمان اولش بنده خدا دوروز بستری بوده و درد کشیده تا زایمان کرده این یکی کلا ب سه ساعت هم نکشیده بچه بدنیا اومده😁
مامان پسرم مامان پسرم هفته سی‌وهشتم بارداری
مامان ماهلین و مهوا🩷 مامان ماهلین و مهوا🩷 هفته سی‌ویکم بارداری
دیروز رفتم بیمارستان بلوک زایمان یه بچه موقع دنیا اومدن دستش آسیب دیده بود خانواده ش ریخته بودن تو بلوک گریه و داد و بیداد
ماما بی وجدان برای طرفداری از همکارش به مادر بزرگ های بچه میگفت
بچه نقض عضو هم داشته باشه تا یک ماه خودش رو ترمیم می‌کنه
اینم یکی از عوارض زایمان طبیعیه
خاله ی بچه شروع کرد فحش دادن می‌گفت زر نزن یعنی بچه بدون انگشت به دنیا بیاد انگشتش رشد می‌کنه
دست بچه از کتف شکسته بود
دکتر اطفال اومد گفت من نمیتونم کاری کنم ببرین پیش اورتوپد
خلاصه خیلی بد بود یاد زایمان خودم افتادم که بچم نزدیک بود خفه بشه
لعنت به هر دکتر و ماما خنگ و بی تجربه اس
برعکس خواهرم دوتا طبیعی آورده میگه ماما انقد باتجربه بود صبح معاینه کرد گفت حدودا ۱۰ و نیم اینا زایمان می‌کنی ابجیم ۱۰ و بیست دقیقه زایمان کرده بود
با دوتا بخیه
می‌گفت همش یک هفته مثل پریودی خونریزی داشتم خیلی هم کم
من بیچاره خونریزیم انقد زیاد بود بهم خون زدن اومدم خونه هم تا دو ماه نمی‌تونستم بشینم کل پرینه پاره شده بود
خلاصه از بلوک فرار کردم رفتم دکتر عمومی دو تا سرم گرفتم گفتم چون نمیتونم بستری بشم اومدم خونه