۱۱ پاسخ

نزار بخابه یساعت اگه دیدی خدای نکرده بیحاله استفراغ کرد ببرش بیمارستان
ان شاءالله ک چیزی نیست

اگه بی‌حال بود باید میبردی بیمارستان عزیزم

اگه بی‌حال بود ببر دکتر

ببر بیمارستان

یکم روغن زیتون بمال به سرش

الهی بچه گناه داشت
آنقدر دلم میسوزه بچه ها زخمی میشن وگریه میکنن

اگه خون دماغ یا بالا نیاورده کمپرس آب یخ بزار ورمش میخوابه

نمیزاشتی بخابه

ما هم هر وقت بیرون میریم تلفات میدیم
همش میگم خدایا شانس منه
یا غر میزنه
یا آسیب میبینه میفته
وای هر وفت میرم بیرون پشیمون میشم
اما چ کنم آدم حوصله ش سر میره

آیه الکرسی یادت نره بیرون رفتنی بخون براش

حواست به نفساش باشه. مرتب تکونش بده تا دو ساعت ببین واکنش نشون میده یا نه.
اتفاقه پیش میاد. من آنقدر پسر بزرگم کوچیکه رو هل داده سرش خورده در و دیوار که حد نداره🤣

سوال های مرتبط

مامان دلسا مامان دلسا ۱ سالگی
اولین روز از شیر گرفتن به پایان رسید😁
صبح که دیگه بیدار شد اخرین وعده ی شیرشو خورد
بهش صبحونه دادم بعدش هی نق زد که شیر میخوام سر سینم چسب برق زدم گفتم می می اوخ شده درش اوردم نگاهش کرد گفتم بیا دست بزن ببین اوخ شده دیگه رفت اون طرف نشست و باز نق نق کرد تصویری زنگ زدم مامانم یکم حرف زدیم با مامانمم دردودل کرد که می می اوخ شده بهشم نشون دادیم😀
خلاصه بهش میوه دادم خورد یه یک ساعت بعدش نهارش دادم و از خونه رفتیم بیرون خونه مادر شوهرم اونحا هم چند بار نق زد که شیر میخوام گفتم می می اوخه یکم که نق زد بعدش بهش یه خوراکی یا میوه میدادم
بهتر میشد یادش میرفت دیگه عصرش خیلی داشت بهونه میگرفت بردمش تو حمام اب بازی کرد یه نیم ساعتی سرش گرم شد اومد بیرون تا یکی دو ساعت اوکی بود باز شروع کرد ارونحا اومدیم بیرون رفتیم خونه مامانم(خونه ی مادر شوهرم و مامانم به هم نزدیکه)دیگه اونجا یکم بازی کرد بستنی خورد قبلشم بهش شام داده بودم
تا ۱۲ که اومدیم خونه اومدیم تو اتاقش یکم با اسباب بازیاش بازی کردیم دیگه گفتم بخوابیم هی می می کرد گفتم اوخه گیجه خواب بود دیدم خیلی نق میزنه توی عصاری خوریش میوه ریختم اومدیم توی تشکش یکم اونو خورد یکم زدم پشت کمرش و خدا را شکر خوابید
حالا دلسا وسط شب بیدار میشد همیشه ببینم امشب چی میشه🤦🏻‍♀️
انشالله بگذره زودتر
سینه هامم سنگین شده یه بار دوشیدمش باید برم یکم دیگه بدوشمش که سبک بشه کمی