۶ پاسخ

وای اره، من اتاق بچه ها با مافاصله داره فکرکن گوشیم کنارم الاررمش منوبیدارنمیکنه، ولی فقط کافیه بچم توخواب یه ناله کنه یا منو صداکنه همچین میپرم ازخواب ،همسرم همش تعجب میکنه میگه چطوری بیدارشدی تازه صدات زد اونم با صدای اروم،
وخدایی که از مادر مهربان تره
🥰 عاشق این حس مادریممم

دخترمنم دیشب ناله میکردتوخواب تا صبح بیداربودم

دقیقا همینطوره
و‌اون حس مادری ک توی وجودته هم انگار میفهمه خبریه عزیزم
انشالله دختر گلت خیلی زود حالش خوب میشه❤️

اره قربون مهربونیش برم که همیشه هوامونو داره
اگه سرکه سیب وحنا داری مخلوط کن بزار گودی کف پاش تبش قطع بشه به امبدخدا

انشالله زود خوب بشه اینا حس مادرانس

واقعا درسته
هیچ کار خدا بی حکمت نیست

سوال های مرتبط

مامان گل پسر و تودلی مامان گل پسر و تودلی ۵ سالگی
خانما تورو خدا کمکم کنید پسر من شبا تو اتاق خودش می‌خوابه خیلی وقته ، هیچ وقتم مشکلی نداشته ، شبا ساعت ده و نیم میبرمس تو اتاقش براش قصه و لالایی میگم بوسش میکنم و با هم حرف می‌زنیم ، دیگه ساعت یازده خواب بود ،بعذس دیگه من میومدم تو اتاقم ، خودش هم میدونین که وقتی خاوبس می‌بره من میام تو اتاقم و هیچ مشکلی نداشت ، الان سه چهار شبه نمی‌دونم چش شده همین کارارو براش میکنم اما میگه خوابم نمی‌بره ،بلند میشه گریه می‌کنه میگه خوابم نمی‌بره بیام تو اتاق شما ، دو شب بردمش تو سالن با هم جا انداختیم خوابیدیم ولی دیدم اینجوری نمیشه ، باباشم باهاش صحبت کرد که باید مثل همیشه هر کسی تو تخت خودش بخوابه ، اونم قبول کرد اما دوباره شب که شد ماجرا شروع شد ، الان دو ساعت آوردمش تو تختش ،هر از چند دقیقه یه بار بلند میشه میشینه میگه من اگر بخوابم تو نری ها ، تو بمون ، مشکلم اینه اگر هم بگم باشه دو باره ساعت سه صبح بیدار میشه با گریه میگه کجایی ، منم از بس نشستم پایین تختش خسته شدم خودمم خوابم میاد عصبانی شدم خیلی دعواش کردم گفتم می‌خوام برم تو اتاق خودم اونم خیلی گریه کرد ولی مجبور شد قبول کرد ،حالا هم فکر کنم خوابیده ، ولی خیلی نگرانشم ، نمی‌دونم چش شده ؟اصلا اینطوری نبود