۶ پاسخ

دقیقا منم همین دردو دارم همش میگم این طفل معصوم که به دنیا اومد اگه من نباشم کی میخواد مراقبش باشه.زندگی خودمونو که باختیم

همیشه با شوهرم رابطم خوب بود تو زندگی بالا پایین داشتیم ولی کنارهم موندیم ساختیم رسیدیم دوتایی نشد بیاد ندارم چیزی بخام ازش یا برام کاری نکرده باشه
همه سونوها آزمایشارو تاته رفتم بیشتراز هرکس هیچ کس بهم هیچی نگفت از دولتی بگیر تا شخضی از متخصص بگیر تا پریناتولوژیست خدایا این سهم بچه من نبود دل یه مادرو شکستی هزاران هزار نذرو نیاز کردم دخیل بستم به هر کی ک اعتقاد داشتم
ته امیدم فقط امام رضاست پسرم هرروز ک قد میکش وبزرگ میش ترس من بیشتر از قبل میش فقط میگم امام رضا شفاش بده دلم اروم کن ضامن بچه اهو شد ضامن سلامتی بچه منم بشه مگ چیش از اون بچه اهو کمتر

بخدا که منم مثل توم مثل دیونه هام گاهی گریه میکنم همش میگم اینک نمیخاست بیاد ما خاستیم اومد فردا من چ جوابی داشت باشم بهش بگم من چجور بگم کنار بیا غصه نخور گریه نکن روحیتو نباز 😭😭😭😭برام خیلی سخت خیلی دارم دیونه میشم نصف موهای سرم تواین سن سفید شده چهر ه ام افتاده شده دلو دماغم نمیره آرایش کنم عصبی شدم زود رنج شدم دستو دلم به کاری نمیره بدم میاد با همسرم رابط داشت باشم وسط رابطه یهو یادم میاد گریه میکنم همش میگ چی شده اما تایجایی میش به همسرت بگی بیشتر بگی خودتو بچتم از چشم میفت ادم
خواهشا روانپزشکو روان شناس نشین من بشاش ترین وشادترین آدم دنیا بودم هیچ مشکلی ندارم جز مشکل پسرم اینا افسردگی نیست اینا درد ته ته درد

چر؟؟؟ چه فکری؟؟؟

چرا عزیزم الهی بهترینها نصیبش بشه

چرا عزیزم چیشده مگ🥲

سوال های مرتبط