۷ پاسخ

من اول دخترم رو تنها بردم و علاقه مند شده به آب ، الان خودش تنها رو آب میخابه، کم‌کم دوست داره ثبت نامش کنم

خودتون هم باید باهاش برید تو آب؟

چقدر خوب ...تهران هم‌داره مخصوص بچه ها ولی غربه به ما دوره....یه بچه ۵ ساله مدرک غریق نجاتیشو گرفته بود.انشالله موفق باشه دخترت

مواظب باشید زگیل تناسلی اومده ها

خواهر دخترتون و از پوشک گرفتید؟

ماهتیسا و مانی

تهران عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۳ سالگی
مامانا توروخدا بخونید جواب بدید. ببخشید امروز سوالاتم راجع به از پوشک گرفتن زیاد شد. به تجربه شما نیاز دارم.
امروز به دخترم گفتم دیگه پوشک نیستی هروقت جیش داشتی بگو.
هر دو سه دقیقه گفت جیش دارم. و یه سره تو راه دسشویی و به شستن بودم.
بعد دم خوابش گفت جیش دارم بردمش چند قطره جیش کرد. بعد تا اومد هنوز خوابش نبرده بود ۵ دقیقه بعد گفت جیش دارم. منم میدونستم الان ببرمش دو سه قطره جیش میکنه. گفتم مامانی بذار دوستای جیش که اومدن پیش هم خودشون تورو خبر میکنن چون دوست دارن با هم برن تو دسشویی باهم بازی کنن. بعد گفت کی جمع میشن گفتم بخوابی خودشون بیدارت میکنن. بعد گفت باشه‌ . بعد دو سه دقیقه بعد گفت فکر کنم دوستای جیش جمع شدن 🫤
گفتم نه نشدن بذار همشون جمع بشن.‌ بعد دیگه خوابش برد‌ . ولی قبل خکاب زیاد آب خورده بود. به نظرتون کی بیدار میشه برای جیش؟؟؟؟
بعد دخترم کلا یه اخلاقی داره همیشه شبا بیدار میشه اب میخوره صبحا خیلی پوشکش پره‌ . به نظرتون امشبم آب بذارم کنارش؟ وقتی بیدار شد آب بخوره ببرمش جیش کنه بعد خواب زده نمیشه؟؟
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خانما میشه خواهش کنم راهنماییم کنید .الان وقت کردم بنویسم پسرم اصلا اصلا از من جدا نمیشه فقط از من بازی میخاد توروخدا نیاید بنویسید خب بچته پیش تو نره پیش کی بره از صبح که چشم باز میکنه میگه بیا تفنگ بازی بیا توپ بازی بیا این بازی بیا اون بازی هر چقدر هم باهاش بازی کنه بازم میخاد یعنی ازت میخاد که تو باهاش بازی کنی اصلا تنهایی بازی نمیکنه تنهایی تو اتاق نمیره فقط چسبیده به من خیلی کلافه میشم ولی موضوع این نیست من همش نگرانم در آینده از این بچه ها بشه که هیچ کاری ازشون برنمیاد فقط محتاج پدرومادر هستن واس هر کاری هر چقدرم بهش توضیح بدم که الان کار دارم اصلا انگار نه انگار مثلا امشب پسر کوچیکم داشت زار میزد از دل‌درد خودم داشتم دیونه میشدم اونم چسبیده بود بهم که بیا توپ بازی کنیم هی بهش میگفتم ببین داداش بغلمه اصلا انگار نه انگار ولی به اون ربطی نداره اونم که خاب باشه باز دست از سر من برنمیداره اصلا از خدامه بره تو اتاقا خرابکاری کنه کشو بریزه بیرون بپاشه ولی اگه من برم تو اتاق دنبال من میاد با منم برمیگرده واااااااااااااااااااااای خستم سرم رو محکم با روسری بستم