۱۱ پاسخ

همینه دیگه
جامعه همینه
دخالت نکن
بزار همه مدل برخورد ببین
بزرگ بشه یهو شوکه نشه از مدل ادما
باید یاد بگیره همه تحویلش نمیگیرن
همه خوب نیستن
فقط تو باید بهش بگی اگه کسی باهات نامهربونی کرد شما مقصر نیستی راه درست رفتی اون ادم فکرش مشغول بوده ناراحت بوده یا اصلا حواسش نبوده

سلام عزیزم خوبی قرص گین اپ که خوردی الان قطع کردی؟ عوارض یا برگشت وزن داشتی ؟
از کجا خریدی

پسر منم همینجوری اصلا بهش محل نمیدن . اینم میخاد باهاشون بازی کنه و حرف بزنه

دختر منم همینه

اره بچه ها تو این سن اینطوری هستن
میخوان با همه سلام کنن باهاشون بازی کنن
همسن های خودشون اکثرا درکی از دوستی ندارن
بزرگتر ها هم دوست ندارن با بقیه بازی کنن
نترس بچه های ما هم سال بعد همینن
به کوچیکتر از خودشون محل نمیدن
😃😃

عزیزم. همین جوریه. بچه ها. بچه هایی که نمیشناسن. حرف هاشون گوش نمیدن

این خیلی خوبه دخالتم نکن ولی گاهی که رفتن شما بگو ادامه بده خب دیگه چی میگفتی،خودتو مشتاق نشون بده

پسر منم همیطوره دوس دارع با کسی بازی کنه ولی بعضی موقعه بچهاا محل نمیزارن دیع خودش میکشه کنار

دقیقا همین موضوع منم ناراحت می‌کنه
پسرم تو پارک یه بچه هلش میده کاری ندارن یا به دختر دوسه سالم بزرگتر بود برگشت به پسرم گفت برو اونور پررو ولی این همش داداش و آبجی صداشون می‌کنه باهم بازی کنیم

مثل پسر من می‌خوام برم کله اون بچه ها رو بکنم 😁

دقیقا همینه..بچه ها دوست دارن لا بروزترین از خودشون بازی کنن..ولی بزرگتر از خودشون دوست ندارن با کوچیکتر از خودشون بازی کنن..و منم بارها دیدم

سوال های مرتبط

مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خانما میشه خواهش کنم راهنماییم کنید .الان وقت کردم بنویسم پسرم اصلا اصلا از من جدا نمیشه فقط از من بازی میخاد توروخدا نیاید بنویسید خب بچته پیش تو نره پیش کی بره از صبح که چشم باز میکنه میگه بیا تفنگ بازی بیا توپ بازی بیا این بازی بیا اون بازی هر چقدر هم باهاش بازی کنه بازم میخاد یعنی ازت میخاد که تو باهاش بازی کنی اصلا تنهایی بازی نمیکنه تنهایی تو اتاق نمیره فقط چسبیده به من خیلی کلافه میشم ولی موضوع این نیست من همش نگرانم در آینده از این بچه ها بشه که هیچ کاری ازشون برنمیاد فقط محتاج پدرومادر هستن واس هر کاری هر چقدرم بهش توضیح بدم که الان کار دارم اصلا انگار نه انگار مثلا امشب پسر کوچیکم داشت زار میزد از دل‌درد خودم داشتم دیونه میشدم اونم چسبیده بود بهم که بیا توپ بازی کنیم هی بهش میگفتم ببین داداش بغلمه اصلا انگار نه انگار ولی به اون ربطی نداره اونم که خاب باشه باز دست از سر من برنمیداره اصلا از خدامه بره تو اتاقا خرابکاری کنه کشو بریزه بیرون بپاشه ولی اگه من برم تو اتاق دنبال من میاد با منم برمیگرده واااااااااااااااااااااای خستم سرم رو محکم با روسری بستم