من سزارین بودم خیلیی خوب بود
تنها استرسم اتاق عمل بود
الان ۶روزه زایمان کردم فقط ۲روز اول درد داشتم اونم فقط تو بلند شدن و نشستن
خیلی بهتر از طبیعیه
اینم بگم نیم ساعت نکشید واقعا خیلی خوبه سزارین نترس
والا من شب تا صب درد داشتم درد زایمان صب دیدم زیاد شده تا ساعت ۱۰ صب رفتم بیمارستان گفتن ۴سانتی بعد بردن اتاق زایمان بعد گفتن قلب بچه وایسادبردن سزارین منم جیغ زدم وای از سزارین میترسم نمیتونم دیگه سرم داد زدن منو زدن رسمن بردن اتاق خیلی راحت بود واقعا از سزارین راضیم بعد اینکه بی حسی رفت یکم درد داشتم اونم سرم زدن خوب شدم شکر خدا بد پاشدم رفتم پیش بچم
ببخشیدا طولانی توضیح دادم استرست رو بگیرم چون میدونم چ حالیت کردنه😂برا خیلیا این مدلی توضیح دادم تا حالا
بعدشم ک اومدم توی بخش و شیش هفت ساعت کلا تکون نخوردم تا عوارض بی حسی ک میگن...روم نمونه....بعد از اون دردم داشت شروع میشد ک شیاف گذاشتم(دردش با شیاف روز اول درد پریودی میشه
اما روزای بعد دردو میگیره.....اومدم خونه تا تونستم چای و نسکافه و مایعات خوردم(برای خارج شدن بی حسی از بدنم)روز دوم یا سوم بود که کمرمو بستم(با کمربند شتری)نه تنگ بود نه شل
دیگه این کمربنده رو گذاشتم تا شکمم جمع شد....کلا یه هفته مث قاعدگی خون ریزی داشتم ک لک و اینام میشد البته
بعد ده روزم بخیه کشیدم ک دیگه هیچ اثری از جراحی حس نمیکردم(دکترم دکتر خوب و چیره دستی بود البته)اینکه برات چطور تجربع ای بشه ب خوب بودن دکترت هم بستگی داره چون دیدم کسایی ک سزارین کردن و راضی نبودن
جونم برات بگه خواهر ررررر🌝🌝😂
رفتم سزارین بسسسسسیار راضی و خشنود هستم بعد سه سالو نیم بازم یه بچه دیگه داره گیرم میاد و بازم سزارین میکنم هزار بارم بگذره سزارین انتخابمه
بعد اینکه سزارین کردم همونایی ک هی گفته بودن نکن و برو طبیعی گفتن خوب کردی رفتی سزارین گفتم پس چرا ترسوندیدم از سزارین
یکیشون گف من میخواستم نترسی
یکیش گف من اگه پول داشتم سز میکردم
یکیش اتفاقایی ک براش حین زاییدن افتاده بود گف😑خلاصه خواسته بودن مخ منو بزنن
در نهایت هر بدنی توانایی یچیزی داره
.....من هرگز توانایی طبیعی زاییدن نداشتم و ندارم بچه۳/۸۰۰رو هیچ گا.وی نمیگه باید حتما طبیعی بزایی ک این دکترا میگفتن😅
اونم با وزن و سن من و اون موقع
نمیگم این سخت نبود اما خیییلی خوب بود برای من
بی حسی مثل نیش ی حشره اومد تو کمر کمتر از چند ثانیه بی حس شدم و افتادم رو تخت
از بقیش هیچی نفهمیدم
رفتم ریکاوری
موندم اونجا یکی دوبار با بی حسی ماساژ رحمی داده بودن من نفهمیده بودم
موقع خروج از اتاق عمل یکبار دیگه اینکارو کردن حقیقتا اون موقع بی حسیم کمتر شده بود خودمم چشمم باز بود و استرس این کارو داشتم و ترسیدم ولی میگم تا بیای اعتراض کنی تمومه چند ثانیه طول میکشه
دانشجوهای پرستار هم ک عاااااشق کیس طبیعی هستن حرص میخوردن ک چرا میخواد بره سزارین و....
منو بردن زایشگاه و سرم زدن بهم(فکر میکنم سرم فشار بود)پرستاره رفت بیرون من سرم رو بستم نذاشتم بیاد تو رگم ک بخوام درد بکشم
اون یک ساعت دقیقا یک سال گذشت برام
تا دکتر پرستار اتاق عمل رو فرستاد ک بیان ببرنم🥰🥰اون لحظه انگار دنیارو دادن بهم پاشدم سریع خودمو جم و جور کردم و رفتم(همونجا تو زایشگاه تا دکتر زنگ زد سوند زدن بهم)سوند درد نداره ی حس مور مور داره ک تا بیای بفهمی چی شده تموم شده مثل ماساژ رحمی
آره...قبل اینکه تصمیم بگیرم سزارین کنم با نظر کسایی ک طبیعی زاییده بودن ترغیب شدم ب سمت طبیعی زاییدن
تا روزی ک سزارین کردم هم میخواستم برم برای طبیعی هرچی مامانم گف نکن گفتم نهههه گفتن خوبه من باید طبیعی بیارم😑
رفتم زایشگاه،،،،،ب محض ورود ب زایشگاه زنایی ک درحال جیغ زدن بودن و پرستارایی ک درحال خوش و بش بودن دیدم اهمیتم نمیدادن اطرافشون چخبره......
همون لحظه تصمیمم شد سزارین شانس منم دکتر همون موقع اومد که بره برای اتاق عمل...مامانم همراهم بود(ادم زبون داریه)
با دکتر صحبت کرد ازونجایی ک سزارین اختیاری توی بیمارستان دولتی ممنوعه دکتر یخورده نه و نو کرد و اخر سر گف هزینه بر میداره و مامانم گف اوکیه مشکل نداره هزینش دکتر گف پس برو تو بخش زایشگاه و منتظر باش بعد یک ساعت میگم بیان دنبالت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.