مامانا امشب یه تجربه جدید کشف کردم امشب دخترم هی نق میزد گریه صورتشو میمالید بیقرار بود شیر میدادم یکم میخورد گاز میگرفت بعد خودشو ازبغل پرت میکرد پایین اسباب بازی میدادم میگرفت پرت میکرد منوبابلش مونده بودیم چش شده شامم نخورد منم نتونستم بخورم پاشدم رفتم پوشکشو باز کردم‌پاشو شیتم اوردم دلشو باروغن بچه ماساژ دادم کمرشو ماساژ دادم‌پوشک کردم رفت بعد رفتم شلوار براش اوردم دیدم یکم پوشکش اویزون شده گفتم نه اینو تازه پوشک کردم شلوار پاش دادم شیرخشک درست کردم خورد خیلی شادوخندان شد یکم بازی کرد بعد گفتم مامان وقته لالاس لامپا رو بیشترشونو خاموش کردم بغلش کردم دیدم بله شکمش کار کرده باز بردم‌سرویس پاشو شستم
طفلی اینقدر بیقراری کرده بود دلش درد میکرده زبون نداره بگه کجام درد میکنه دلشو که باروغن بچه ماساژ دادم شکمش کار کرده راحت شده
چقدر بچه ها مظلمون اسیر دسته ماهستن
خدا به همه مامانا قوت بده انشالله بتونیم مادره خوبی باشیم برا بچه هامون

۴ پاسخ

خداروشکر ک رفع شد مشکلش.بلخره مادری انقد اینور اونورش میکنی تا دردشو بفهمی دیگه.همش باید حدس بزنی تا زبون ندارن طفلیا.باز انگار خدا ب دل ما مامانامیندازه ک دردشون چیه

قشنگ بود. توجهت رو دوست داشتم. یه مامان فوق العاده ای

آره پسر منم همینطور. دیشب هی بیدار می‌شد نمیخوابید. ب همسرم گفتم فقط ی بار دفع داشت فک کنم شکمش درد می‌کنه شروع کردم به ماساژ دادن. آروم شد ولی صبح دفع کرد.

باچه روغنی؟واقعا گناهه بچه اوردن ب این دنیا کثیف با میوه های هورمونی شیرخشکای تقلبی هوای آلوده واقعن خریت کردم

سوال های مرتبط