۱۴ پاسخ

بعد این شوهرامونم ک ریخت و پاش میکنن اینا هم روان سالمی دارن یا مریض ان 🤣🤣🤣

من زود زود جمع میکنم

اتفاقادخترمن اتاق نداره فقط یه اتاق داریم اونم ثخت ماپرکرده.کل پذیراییمون ازاول تاآخرش ریخت وپاش وسایلشه میریزه میپاشه یکی بخوادسریع جمع میکنم من ردنشده دوباره میریزه.منم آزادش گذاشتم بذارعشق کنه خوش باشه

کاش کلی عروسک باشه امااون اسباب بازی های کوچیک نباشه واقعا من میریزه بهم اعصابم خط خطی میشه

خداروشکر روان‌بچه منم سلامته😅

تصویر

خونه ماهم همینه

خونه من همیشه اینطور هست

کارن هم خونه رو میترکونه
اما یواش یواش باهاش جوری رفتار کردم که هر چی بیاره بخواد یه وسیله بازی بی ربط به سری قبل بیاره قبلی ها رو جمع میکنه برام میاره
لگو بخواد بازی کنه دیگه توپ نمی یاره، لگو ها رو میریزه توی سطل و بعد توپ 😂

بخدا راست میگه این حرف و جدی بگیر. علاوه بر روان سلامت بچه ت باهوش هم هست. دختر منم اینجوری بود الآن کلاس دوم میره و خیلی زیاد باهوشه دخترعموش اصلا این کارا رو نداشت از اول ساکت و منزوی بود هنوز هم همینطوره هیچ خلاقیتی هم نداره

حالا بچها من حوصلشون نمیگیره میریزم بهم بعد میگن مامان بیا کمک هم جمع کنیم حوصلمون گرفت

یا خدا😂😂پسر من فقط با چند تا ماشین بازی میکنه بقیه شو جمع کردم ولی موقعی که خودش اتاق داشته باشه میزارم دم دست

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

اون قصری هست کاربردی؟

😂😂😂اره میگن بچها مثلا اینجوری میریزن برا ما به هم ریختس ولی اونا مثلا یارو کردن آشپز خونه یجا مثلا پارکینگه بازی میکنن اتاق خودشه چکارش داری🤣

سوال های مرتبط

مامان آیلار و یاشار مامان آیلار و یاشار ۲ سالگی
تجربه زایمانم
اینکه بگم نسبت به زایمان آیلار خوبیش اینه ترو تمیزو مرتب رفتم اتاق عمل ولی سر آیلار درد طبیعی و کشیدم و له شده بردنم اتاق عمل...
اول رفتم تو قسمت چکاپ زایمان ضربان قلب بچه رو چک کردن و بعدش سریع اسممو صدا زدن واسه اتاق عمل پرستار اومد سوند بزنه چه حس بدی همش حس میکردم ادرار دارم...
خلاصه نشوندنم رو ویلچر به سمت اتاق عمل رفتم و وارد شدم پر از استرس شدم واقعا رنگم پریده بود...
خلاصه از اونجایی که کلا بی حسی رو دوست نداشتم دکتر بیهوشی اومد پ بیهوشم کردن ...
وقتی بیدار شدم با درد وحشتناک به هوش اومدم اصلا چشمام باز نمیشد که نگاه کنم...قفط شنیدم دکترم گفت خدا به دادت برسه با این بچه از وقتی به دنیا اومده داره گریه میکنه...
خلاصه که رفتیم بخش و یاشارو آوردن وای چه حس خوبی وی درد نمیذاشت خیلی بروزش بدم نگم از اولین شیر دادن و راه رفتن که چقد سخت بود
خلاصه که گذشت و خداروشکر خودم و نی نی صحیح و سلامت از اتاق عمل اومدیم بیرون....
ولی در کل بعد عمل دکترم گفت لطفا تا مدتها باردار نشووووو....
چون رحمت بقدری نازک شده که به سختی دوختیم...و اینکه خداروشکر انقباض و درد نداشتی که بیای سر تاریخ اومدی
اگه درد زایمان داشتی احتمال اینکه رحمت پاره بشه زیاد بود اونوقت باید کامل درمیاوردیم سرتونو درد نیارم رحمم داغونه داغون....