۶ پاسخ

بعدشم پدرش میادپس میگه چه کردی که خسته ی.مگربا رکشیدی

خیلی سخته مادر بودن
کلا باید خودت رو فراموش کنی
دیگه بخودت و کارات نمیتونی برسی
ولی شیرینی های خودشم داره
میگذره و دلمون واسه وابستگیشون بخودمون تنگ میشه وقتی مستقل شن

منم میگفتم کاش زودتر راه بره یکم خودش بازی می کنه ب کارام برسم ولی برعکس تازه راه افتاد بدتر شد با ید همش دنبالش باشی خدارو هزار مرتبه شکر واسه وجودشون ولی خیلی دردسر دارن 😂

تازه راه افتاد بدتره نوه عمو شوهرم همش مامانش دنبالشه یعنی فقط می‌ره

وقتی خوابه مجبوریم کارو بکنیم

من یه دستشویی نمتونم برم اونم الان که پریودم😢😭

سوال های مرتبط

مامان نویان مامان نویان ۹ ماهگی