خستمممممممم از بچه داریییییییی من واقعا برای بچه داری و مامان بودن ساخته نشدم داره پوره میشمممممم🤕🤕🤕🤕🤕🤕🤕🤕🤕🤕

تو که کمک هم داری مامانتم نزدیکته ما که دوریم خودمونیم و خودمون حتی مریض شیم هیچکی نیست به دادمون برسه تا دوتا ناله میکنیم میشیم ناشکر

دکمه ی غلط کردن ندارهمتاسفانه.وگرنه من یک میلیون بار میزدمش

منی که شاغل بودم نتونستم برم دوباره سرکار🥹رسما هم افسرده ام هم خسته

عزیزم هممون خسته شدیم هم کار میکنم هم درس دکتری میخونم هم خونه داری میکنم هم تو شهر غریبم حال ببین همه خسته ان ولی حتی حال ندارم بنویسم چه روزای شادمو چه روزایی که حال ندارم یعنی واقعا وقتشم ندارم الان هم ساعت دو هست هنوز تازه اومدم رختخواب!😔

بابا بچه به این نازی داری..الحمدلله صحیح و سالم بشین لذتشو ببر..خیلی ها آرزوی یک لحظه ی شمارو دارن...

کلا بچه سخته دختر من هشت سال همش درگیرم خستم دیگ هیچکس ندارم غریبی ی استراحت میخام ندارم بزرگ میشن نگرانی خودش داره درس دارن بزرگ بشن چی بشن تا هفت سالگی من خاب راحت نداشتم

عزیزم مگه کمکی نداری؟

حس حال من وقتی بچه اولم دنیا اوردم ولی دومی برعکس لخطه به لحظه اشو دوست دارم تافت بزنم همینجوری بمونه چون تکرار نمیشه خیلی خیلی دوسش دارم دست خودم نیست برای همین خستگیاشم دوست دارم

واقعا بچه داری سخترین کار دنیاست واقعا ۱ روز رو نمی تونی برای خودت باشی منم واقعا بعضی روزا کم میارم مخصوصا نزدیکای پریودی که میشم قشنگ اعصاب و روان برام نمی مونه و آستانه تحملم کم میشه
منم باهات موافقم اینقد سختی داری که واقعا نمی تونی ازش لذت ببری

و منی ک شیر تو شیر دارم
انگار زندانی ام تو خونه
ن خواب
ن آرامش ن تفریح
بداخلاق و عصبی ام
ناشکر نیستم ولی بخدا بچه هام اذیت میکنن جفتشون رفلاکس پنهان

خواهر متم امروززززز خیلی چیزای بدی ب خودم گفتمممم . کفرر گفتم خدایا منو ببخشه الان مث .س .گ پشیمونم الهی بمیرم سر بچممم داد زدم تف بهم خبیلی پشیمونم ازصبح هی میگم خدایا غلطکردم دیگه تکرار نمیشه 🥺🥺🥺

درود بهت
من روانی شدم له شدم خسته ام از همه چیز
من تازه دوتا دارم
یکی سه ساله
ودومی ۹ ماه
پسر بزرگم رسما دیونه م کرده

🥺🥺وای منم
میدونی منو شما سرکار هم میریم!دیگه هیچ انرژی نداریم
منم امروز گریه میکردم خسته شدم
دلم یکساعت خواب راحت میخواد تفریح میخواد

منم خیلی خستم خیلللللییییی دیشب سر دخترم ساعت ۲ شب داد میزدم ولی خب مادر شدن همینه دیگه خدا برامون حفظشون کنه این روزا ام تموم میشه بچه ها مستقل میشن

رفتم برا زایمان
سر زا یکی کنار اتاقم داد میزد غللللططط کرررردم این دیگ چی بوووود نمیهخااااام مامانش صدا میزد مامان نمیخاااام جیغ جیغ، پرستاره رفت دم در گفت دیگ خیلییییی دیرهههه 🤣🤣🤣

منم حس تورو دارم😭😭ادم شب بیداری نیستم
نمیتونم یکی اینقد بهم بچسبه

عزیزم ما هم بارها خسته میشیم ولی نمیشه انصراف داد

چرا عزیزم مگه چی شده؟