من از وقتی مادر شدم ناخودآگاه خیبییلی صبور شدم قبلا اصلا اینجوری نبودم اصلا دلم نمیاد سر یه موجود معصوم که تازه داره محیطشو کشف میکنه داد بزنم
من دوتا شدن یه وقتا اعصاب ندارم داد میزنم اونم نه از شیطنت هاشون شاید از شرایط خودمون مشکلات مالی وضعیت بد کشور بیکاری ،ولی دخترم تا سر بارداری پسرمم اصلا دعواش نمیکردم مگه واقعا ببینم چیز بزرگیه یا مثلا براش خطر باشه برای همین اولین بار که حدی دعواش کردم سر پسرم باردار بودم دخترم با تعحب گفت ماااماان مگه مامان ها بچه هاشونو دعوا میکنن😂☹️اخه من اصلا دعواش نمیکردم ولی بارداری سختم بود،شوهرم اره کلا کارشه دعما میکنه من نه ،اونم بارداری من با کلی اذیت که تو تایپینگمم هست هنوز بستری هم شدم سرش
من نمیدونم دختر من آرومتر نسبت به بچه های شما یانه ولی کلا شیطنت داره ولی من خیلی صبور شدم سر خرابکاریای که میکنه کلا سکوت میکنم یا فقط بهش توضیح میدم کار خوبی انجام نداده برعکس قبل که اصلا صبور نبودم حتی الان نسبت به همسرم یا بقیه اصلا صبور نیستم فقط یکم عصبی هم بشم وقتیه که خوابم میاد و اون نمیخوابه چون سر خواب با هیچکس شوخی ندارم😂
من غسل صبر میکنم ازخدا میخام صبورترم کنه
عزیزم خودت تراپی بگیر
والا منم از وقتی وارد ۱۵ ماهگی شد عین خودتم از بس که میره اینور اونور عین سگ پاسوخته همش دنبالشم اعصابم نمیکشه بابا هر چیم بهش میگم نرو بچه نکن بچه بیا بچه برو بچه 😑😑😑روانی شدم
منم اونطورم هی میخوام صبور باشم نمیشه واقعا یوقتا
من ک هر دقیقه اینم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.