سلام دوستان میگم کدوماتون خونه مادرتون موقعی زندادشتون هست . مدام کارمیکنین آشپزی میکنین ؟ خونه تمیز میکنین .برا زنداداشتون پذیرایی میکنید؟
اونم فقط خوردنش رو بلد باشه هیچ کمکی بهتون نکنه نهایت بعد شام دوتا بشقاب بشوره قابلمه ها بمونن حتی یه آبم ب ظرفشویی نمیکشه همینطوری آشغالی رها میکنه ؟
اگه اینطوریه احترامش رو نگه میدارید ؟ باهاش صمیمی هستید؟ یا شماام همه چی رو رها میکنید گردن مادرتون بیوفته؟
واقعیتش من دلم نمیاد گردن مامانم بیوفته کمکش میکنم ولی میبینم دخترم وسط نمیتونم بهش برسم یا میخوره زمین حواسم بهش نیس شوهرم عصبی میشه بهم نمیدونم واقعا چیکار کنم

به گفته خودتون خونه مادرتون هست نه مادرش...
من برم خونه مادرشوهرم نمیزارن من دست به سیاه و سفید بزنم پزیرایی میکنن دیگه خودم بزور یا ظرف میوه هارو میشورم یا ظرف شامو ....خونه مادر شماس یک روز اومده مهمون چه انتظارایی دارین خب پس نقش شما اونجا چیه؟؟
ما خودمون هم خاله و مامانم هروقت بریم خونه پدر بزرگم نمیزاریم عروسا دست بزنن به چیزی خودمون همه کارارو میکنیم پزیرایی و شام و شستن و....

عزيزم خونه مادر شماس ،اون عروستونه،منم زن داداشم بياد خونه مامانم نميزاريم كار كنه مثله مهمان ميشينه خودمم برم خونه پدر شوهرم ميشينم…

زنداداشم میاد میخوره غذا شو از کنار سفره میره عقب رو مبل میشینه گوشی به دست میگیره شاید سالی یه بار یه ظرف بشوره تقریبا هفته ای چند بار هم شام و ناهار اونجان ما هم خودمون میشوریم من خودم خونه مادرم یا مادر شوهرم برم ظرفا رو میشورم اینکه کسی ظرف بشوره یا کمک بده جنبه و بزرگی شو نشون میده وگرنه اون ظرفا به ه. حال شسته میشن.من نظرم اینه خونه مادر شوهر یا مادر هیچ فرق نداره اونا زحمت کشیدن کلی غذا پختن یه ظرف شدن ک دیگه چیزی از آدم کم نمیکنه لا اقل زحمت اونا کمتر میشه

بچه بده حداقل زن داداشت نگه داره .یا هم روک بگو پاشه کمک بده .من خودم کار میزارم جلوش مثلا میگم میشه سیب پوست کنی،یا موقع سرخ کردن کمک میگیرم،سالاد درست کردن،جمع کردن سفره،آماده کردن ظرفا ،آب اوردن سر سفره اینا میتونه انجام بده هر چقدر هیچی بلد

من میرم خونه مادر شوهرم اصلا اجازه نمیده یه چاقو جا به جا کنم اصلا اجازه نمیده ولی خونه مامان خودم خودم کار میکنم البته ما عروس نداریم
زن دایی دارم اونم میاد خونه مادربزرگم یا ماها اصلا کار نمیکنه ولی خیلی صمیمی هستیم

من که زن داداش ندارم تک فرزندم ولی خودم وقتی خونه مادر شوهرم میرم توکارا به هم کمک میکنیم کارا رو تقسیم میکنیم بعد میریم می‌نشینیم غیبت کردن 😁حداقل بشقاب خودمو می‌شورم بعد فحشم ندن

من ك والا هرجا برم كمك ميكنم چ خانواده خودم چ وهرم حالا يكي كمتر يكي بيشتر

بستگی داره چند وقت یکبار بیاد اونجا اگر همش اونجا پلاسه یا حداقل هفته ای یبار وظیفش هست بتوپین بهش ازش کار بکشین ...من خودم نهایت چند ماهی یبار برم اونجا فقط ظرف خوردو خوراکمو جابه جا میکنم اونم هی اصرار میکنه مادر شوهرم نشور ولکن

والا ما چه خونه مادرمون چه مادرشوهر همیشه کمک میکنیم این حرفارو باهم نداریم حالا چندتا بشقاب شستن وین غذا درست کردن این همه ناراحتی نداره،من که خونه مادر شوهرم کاری به این ندارم که ببینم کی کارمیکنه کی نمیکنه من به مادر شوهرم کمک میکنم خونه مامانمم همینطور کی با ظرف شستن مرده حالا😂😂

ما همه با هم کمک میدن.کسی مهمان نیست خونه ی مامان

ما همه باهم جمع میکنیم،زن داداشمم کمک میکنه تا جمع کردن و خشک کردن،اما مام کلا کاری به کار زندگیش نداریم.

من چه وقتی مادرم زنده بود چه الان که دبگه ندارمش وقتی میریم خونه بابام قسمش میدم دیت به ظرفا نزنه میگم دلم میخواد دوساعت کنارهم باشیم نه پای ظرفشویی
واقعاً مثل ی مهمان باهاش رفتار میکنم
چون خودمم دوست ندارم وقتی میرم خونه مادرشوهر ازم توقع داشته باشن پاشم کلفتیشون رو بکنم

ما که همیشه تو خونمون خودمون شستیم این ی روز رو هم رو همش مگه ازمون کم میشه
نباید زیاد تو مسائل میخ بشی
وگرنه همین طرز فکرت رابطه رو بیشتر خراب میکنه

زن داداش منم همینطوره.هفته ای یه بار میاد خونه ی مادرم میشینه سر حاظر آماده میخوره بلند میشه موقع رفتنم غذا با خودش میبره که برای شوهرش شام نپزه زحمتش بشه.یه قاشق از سال ۹۷ تا الان تو خونه ی من یا مادرم نشسته کمکی نکرده اصلا اگر مادرم زنگ نزنه اونم زنگ نمیزنه