۱۵ پاسخ

به شوهرت بگو
بگو مامانت سر بچه داد زده بچه ترسیده توی خواب چند بار از خواب پریده 😈

به شوهرت بگو
در ضمن یادت باش که به هیچ کس غیر از خودت و شوهرت اجازه نده به بچه ات داد بزنن یا حرفی بزنن حتی کار اشتباهی کرده باش
من جای تو بودم رک بهش میگفتم که حق نداری سر بچه ام داد بزنی

من جات بودم اصلا نمیرفتم دیگه و حتما به شوهرم میگفتم چقدر بی شخصیتن واقعا

ببین رفت و اومده و کم کن بعد هیچ وقت هیچ وقت بدون شوهرت نرو خونشون دوم وقتایی که اونجا هستی میگه فلانی رو نگاه کن بخند بگو مامانجون تره به تخمش میره منم به باباجونم رفتم اینقدر کنجکاو وشلوغم دوباره گفت بزن به خنده بگو مادر جون بچه که با هوش باشه همین میشه دیگه زیادی کنجکاو و شلوغ میشه اگه بازم گفت بگو مامانجون دیگه اینجا نمیام که شما اذیت نشید و پاشو برین خونه و دیگه هم اونجا نرو شوهرت و هم از قبل قشنگ بپزش بگو مادرت با بچه دعوا میکنه سرش داد میکشه بچه همش میترسه تو خواب همش بغز داره همش میگه خونه مامانجون نریم میفهمی شوهرت و قشنگ بپز که همراهیت کنه اگه یه زمانی هم مادرشوهرت چیزی گفت بگو مادر ادم جایی که نخوانش نمیره ادم برا دل باز جایی میره برای در باز جایی نمیره ما میاییم اونجا برای دیدن خودتون و رفع دل تنگی نمیاییم اونجا برای خوردن چیزی که وقتایی هم که دعواش میکنن همون موقعه بچتو بر میداری میایی خونه حتی شده با پای پیاده بفهمن ناراحت میشی مطمئن باش جاریت هم همینجور رفتارایی دوشته البته به نحو دیگه ای که نمیتونن به بچش چیزی بگن

عزیزم شما خودت باید از حق دخترت دفاع کنی
اول اینکه شما هرجایی میری باید حواست باشه که دخترت کاری نکنه اگر هم کرد قبل از اینکه کسی وارد ماجرا بشه و دعواش کنه از طرف مقابل عذرخواهی کن و سعی کن جبران کنی مثل تمیز کردن تمیز که شما باید خودت انجام میدادی
اگه میخوای کسی به بچت بی احترامی نکنه خودت باید سپربلا و بعد مدافع بچت باشی

اگه تایماز بزرگ تر بشه و مادذشوهرم چنین رفتاری کنه دیگگگگگه نمیرم میگم جایی که بچم ازاد نباشه نمیام

عزیزم نرو دیر به دیر برو بذا بفهمه دوری ودوستی

کم برو سرسنگین باش باهاشون اگع گفتن چرا نمیایی بگو دخترم شیطونی میکنه شما عصبانی میشین واسه همین نمیام

فقط قطع ارتباط علاج اینجور ادماس.گله کرد بگو بچمون شمارواذیت میکنه نمیاییم

همون لحظه جوابشو می دادی می گفتی مامان من شماروخیلی دوس دارم ولی دوس ندارم کسی به بچه ام چیزی بگه به خودم هرچی دوس داشتید بگید اما بچه ام خط قرمز منه اگه بری به شوهرت بگه بعدا میگه رفت پورش کرد.بعد شما خراب میشی اما
سعی کن خودت درجا جواب بدی با خنده

دیگه پاتم اونجا نذار
شوهرتم نره وقتی جلوی بچه پدرشو لعنت میکنه

نرو خونش
نورا بره برینه براش 🤣🤣🤣🤣

من بدون شوهرم امکان نداره. برم بااینکه نزدیکیم
اوایل ازدواج میرفتم دو س بار بی احترامی دیدم دگ نمیرم چیزیم بهشون نگفتم فقط دگ نمیرم اخر هفته هاباهم میریم خونه مادرامون


انقدی ب بچت ارزش قائل شو ک نتونن چیزی بگن عزیزم
اینجور مواقع بغلش کن نوازشش کن بگ‌و مشکلی نداره الان باهم درستش میکنیم
ب حرفاشونم اعتنا نکن

زیاد اونجا نرو . خودت و شوهرت به بچت احترام بزارید تا کسی بهش بی احترامی نکنه

وا،همونجا باید بهش یه چیزی میگفتی این چه طرز برخورده؟میگفتی بچه‌س دیگه،بعدشم فرششو تمیز میکردی میومدی

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۲ سالگی
خانما یه لحظه بیاین ببینید جای من لودین چیکارمیکردین
امروز تو پارک دختر من سوار تاب بود تاب کناریسم یه دختر ۱۱/۱۲ساله بود شب ساعت ۸بود دختره از تاب پیاده شد بدون اینک مراقب باشه اومد خورد به تاب دخترم من هیچی نگفتم رفت رو یکی تابه نشست دخترم سروع کرد گریه کردن ک کتفم درد گرفت داغون شد اینا اخه دخترم خیلی تند تاب میخورد اینم محکم خورد بهش دختره یهو با پرویی گفت توک چیزیت نسد من داغون سدم منم دیدم دخترم ک نمیتونه دفاع کنه دردشم گرفته گفتم تو باید مواظب میبودی نیایی جلوی تاب عزیزم هم دختر من داغون شد هم خودت شروع کرد ک اره خاله من حوصله تورو ندارم اعصاب تورو ندارم عینکم توپارک دزدیون من چشام کلا ضعیفه توشب نمیبینه فلان منم گفتم اگر چشات ضعیفه باید با یه بزرگتر بیایی ک بهخودت وبقیه اسیب نزنی تو راه با ماشین تصادف نکنی داداشش همراش بودگفت من بزرگترسم گفتم پس مراقب باش خواهرت زیر ماشین اینا نره چشاش ضعیفه بد میگفنت من اینقد خوردم به تاب بقیه فلان منم گفتم تو اینقد خوروی سر شدی قرار نیست بقیه بچه ها سر بشن از درد ک
خیلی چیرای دیگه هم با پرویی و بیادبی می گفت من یادم نیست منم ازین حجم بی ادبی و پرویی لجم گرفت جوابشو میدادم
حالا برای شوهرم میگفتم میگفت با بچه دهن به دهن گزاشتی میگم اخه بچه نبود ک اندازه یه زن گنده بیادب بود وگرنا منک چیزی نگفتم اونم میتونست یه ببخشید بگه تموم شه حالا نظر شما چیه؟