۱۰ پاسخ

وای وای وای از بچه از بد ادا برای غذا
حالا دختر من بخدا اندازه گنجشک غذا میخوره یعنی میگم خداروشکر این غذا رو دوست دارم بعد دوتا لقمه میگه سیر شدم😒😒😒

عزيزم پسر همسایمون هم اینجوری بود من به همسایمون گفتم یه کاری کن مثلا ساعت ۸ صبحونه می‌خورید بیار نخورد جمع کن ببر بعدا گفت نیار بگو سفره خیلی وقته جمع شده بعد میوه بیار نخورد ببر دیگه هم نذار دست به یخچال یا نون ببره خودتم نده چندروز این کارو بکن درست میشه پسر همسایمون درست شد پسر خودمم اینجوری بود شده بود یه شب بدون شام بخوابه یا یه روز کلا گشنه هرچی میگفت بستنی بخر گفتم صبحونه میخوردی الان نخوره میدونه سفره جمع بشه دیگه نیست فوری میاد سر سفره دیگه هیچی نمیمونه میوه میخرم یه روز نمیشه شماهم امتحان کن من حتی نمیذاشتم پدرو مادرم یا همسرم براش چیزی بخرن

نمیدونم حکمت خدا چیه اونی که از خداشه بچش غذا بخوره همه جور میوه وغذا میخره نمیخوره اونی که نداره بچش کم مونده پدر ومادرش قورت بده 😐 پسر همسایمون این شکلی وضعشون جالب نیست ولی ماشالله اندازه یه ادم بزرگ میخوره ولی پسر من به میوه که ابدا لب نمیزنه گیلاس خریدم جلوی دهنش میگیره میگه نمیخورم ببرش بقیه میوه هام همینجور 🙊🤦🏻‍♀️ کلا برنج وماکارونی چند قاشق کوچولو

عزیزم حالا پسر من برعکس خیلی پراشتهاس همه چیز میخوره و روزی چندین بارم درخواست غذا میده . موقعه دنیا اومدنی هم ۴ کیلو بود اما الان لاغره خیلیییی زیاد با اینکه همه چیزم میخوره بقول شما عین مال سومالی

دقیقا دخترمو توصیف کردی دختر من هم اصلا هچی نمیخوره دیگه دیونه شدم از دستش

تو خونه خوراکی‌بهش میدی؟

بچه منم همینه..
خسته شدم از دستش هررررررررررر چی میپزم نمیخوره اصلا گشنه ش نمیشه سواله برام واقعا؟؟؟

نگووو ک دردمون یکیه پسرمو دیروز بردم دکار وزنش ۱۵ بود دکتر گفت ۵ کیلو وزن کم داره حالا موندم دیگ چجوری بهش غذا بدم بخوره

سلام پسرمنم همین مشکلوداره🥺🥺

یاباید مکش کش بزارم کنارم یاجاروبرقی بیارم تادوتا لقمه بخوره 🥺 اونم ایقدعق میزنه میگه دوست ندارم.

امشب کوکو سیب داشتم گریه کردتودهنش نکرد. چندتا گوجه باخیارشور خالی خوردخوابید😔😔😔

وااای پسر منمنمم،بخدا دنده ها و مهره های کمرش قابل شمارش رنگ بریده💔
هزارتا دکتر هزارتا اشتها اور

سوال های مرتبط

مامان مانلی مامان مانلی ۵ سالگی
سلام مامانا میشه لطفا راهنماییم کنید
من خواهر بزرگم مریض هست عمل مغز انجام داده و‌ ناتوانی داره یه پسر ۷ ساله هم داره بخاطر همین کلا با پدر و مادرم زندگی میکنن هر دوشون ، منم خودم یه شهر دیگه زندگی میکنم اومدم خونه بابام اینا که کارهای دندون درست کردن دخترم و چکاب هتی سالیانه چشمش و ... رو انجام بدم بخطر همین یکم موندنم طولانی شد این پسر خواهرم خیلی دروغ میگه و بی تربیت هست و روی دخترم هم تاثیر گذاشته حالا جدای از اون امشب یه چیزی فهمیدم که خیلی اعصابم بهم ریخت ، دخترم شلوارشو کشیده پایین و پسر خالش خصوصیش رو‌دیده و حتی دخترم بهم گفت آرو دست گذاشت روش خیلی عصبیم با اینکه آنقدر مواظبشون بودم وقت بازی کردن و... و لحظه ای هم تنهامون نزاشتم با هم توی یه لحظه آخر این اتفاق افتاده حالا مثل خر به گل موندم که چرا اینجوری شد و اینکه حالا باید چیکار کنم و چه واکنشی داشته باشم، و اینکه چون این بچه خواهرمو مامان و بابام بزرگ کردن و خرج و مخارجش و همه کارهاش رو اینا میکنن روش حساسن ،ولی خیلی بد بار اومده اصلا موندم بخدا روح و روانم بهم ریخته بخدا بخاطر اینکه این با بابام اینا زندگی میکنه من بخطر دخترم حدود ۱۰ ماه اصلا پا خونه بابام اینا نزاشتم بد جونوریه کثافت حالا چیکار کنم 😥