۱۰ پاسخ

مثلا من. هشت صبح بیدارمیکنم.. گریه میکنه اینا میبرمش بیرون. بعد ظهرم یک میخوابونم. تا دو نیم یا نهایتا سه..
شبم خاموشی میزنم از ده... بالاخره یازده و نیم اینا میخوابه😑😑سخت بود ولی شدنب

قبلا از اون. یک. یا دو.. شوهرم منم خیلی خوابش میومد. شب اول دعوا کردیم حسابی🫢😑اما شبای بعدش دیدم چاره چیه.. باید دورش بگذره... امیدوارم موفق بشی عزیزم.

صبح ها زودتر بیدار کن. سر ظهرم. یک دوساعت بیشتر نخوابه. بعدازظهرشم ببرپارک خسته شه.. ما یک هفته پیش همین وضعیتو داشتیم. ولی ما. شبا بیرون بردیم. تلوزیون گذاشتیم اما نشد... تا همین چند روز. اینکارو کردم. شبا 11ونیم میخوابه

پاشو برو خونه مامانت ایتا کمکت کنن شوهرت میره سرکار ازش توقع نداشته باش

خاموشی بزن. بخواب کنارش براش قصه بگو. نوازشش کن. هی باهاش حرف بزن.
بهش بگو باید بخوابیم فردا فلان کار میکنیم. و ..... زود جا نزن.
ببین جواب میده.

ینی نصف شب میشینه تلوزیون نگاه میکنه ت تاریکی؟

با ماشین برین دور بزنین من دخترم تو ماسین میخوابید اما الان عادت کرده سر جاش میخوابه ولی دیر امشب دو خوابید از وقتی از شیر گرفتمش خوابش کم شده

خدایی شوهرت حق داره خسته میشه
براش قصه بگو لالایی بخون رو پات تکونش بده بغلش کن راش ببر اینارو امتحان کن عادت میکنه قشنگ سیرش کن تا بهونه شیر نگیره

چی بگم بخدا…خودت بازی کن باهاش،همسر بره اتاق بخوابه.منم داشتم این روزا رو ولی خودم باهاش بازی میکردم تا الان دیگه عادت کرده صبحا زودتر بیدار میکنم تا ظهرم زودتر بخوابه و شب بیخواب نشه.ساعت خوابشو تنظیم کن

خو ببینه سخت نگیربابا

سوال های مرتبط