بیشتر از نگرانیم بابت تک فرزند بودن
نگرانیم برای اینه ک با اوردن یک بچه نتونم به هیچ کدوم برسم و از همه لحاظ برای جفتشون کم بذارم...
چون توان روحی جسمی و همچنین مالیشو ندارم
من به خاطر وضعیت روحی و جسمی خودم دیگه نمیتونم
سلام عزیزم در حال حاضر با شرایط بوجود اونده هیچ شرایط مساعدی برای فکر کردن به این مسائل نمیبینم حتی برای ادامه زیستن خودمونم توو شک هستیم😅😅بخاطر همین خیلی قطعی نمیتونم بگم قرار چه تصمیمی بگیرم در آینده...
تا ببینیم خدا چی میخواد
ان شاء الله اگر کل تحریم ها برداشته شه،رونق و اقتصاد خوب به کشورمون برگرده همیشه دوست داشتم ۳تا بچه داشته باشم هر کدومم با ۳ یا ۴سال فاصله🥰🥰🥰
من ✋️
فکر میکنم و دلیل اصلیم اینه تک فرزندی رو دوست ندارم
دوس ندارم دخترم تنها باشه مخصوصا که خانواده پرجمعیتی هستیم و خواهر و برادرای خودم و همسرم اکثرا ۳یا ۴ تا بچه دارن
دوس ندارم دخترم تنها باشه و خودمم حس میکنم دوس دارم بچه های بیشتری داشته باشم و یکی واقعا کافی نیست
و اینکه دخترم بی نهاااااااایت شاد اجتماعی هست تو خونه افسرده میشه 🫠
جوری که تصمیم داشتم تا ۴سالگی مهد نفرستمش و پرستار بیاد خونه ولی ظاهرا باید بزارمش مهد زودتر چون خیلی تو تنهایی اذیت میشه و افسرده
من عاشق خانواده هستم
دوس دارم دور میز غذا ۴،۵ نفرباشیم 😍وقتی بزرگتر شدن بچه ها خونه م شاد و شلوغ باشه نه سوت ک کور
البته الان زوده دخترم خیلی کوچیکه شاید حدودا ۳یا ۴سالش شد اقدام کنم به شرط حیات
چون برام مهمه وقتی بچه دوم میاد بچه اولم کاملا مستقل باشه و کمتر بهم نیاز داشته باشه
چون شاغلم و همسرمم بازاریه و اصلا کنارمون نیست سخته خیلی
ولی خب سبک سنگین که میکنم ترجیح میدم چندسال (تا بچه ها کوچیکن) سختی بکشم ولی بعدش راضی تر باشم
من خونواده خودم ۷ تا بچه هستیم
و خیلی از این بابت راضیم
وقتی جمع میشیم خیلی صفا و صمیمیت هست
حتی همسرمم بیشتر دوست داره توی جمع خونواده من باشه تا خونواده خودش.
و اینکه واقعا توی سختی ها هوای همدیگرو خیلی داریم عالیه ، تکیه گاهی هستن و مایه ی امید و دلگرمی.
خودمم تا زمانیکه پسرم ۵ـ۶ ماه شد تصمیم داشتم سه چهار تا بیارم.
ولی امان از اون تایم به بعد
من دیگه آدم نموندم
من دیگه زنی که بودم نموندم
یه موجود افسرده،پرخاشگر ، عصبی با روان بشدت خرابی شدم
زندگی رو خیلی سخت کرده پسرم برامون.
خیلی خیلی شیطون و اذیت کنه
خیلی روزا گریه میکنم
یا از دست پسرم ، یا از اینکه دعواش کردم و عذاب وجدان گرفتم
دلم برای خودم و پسرم هر دو میسوزه .
هر روز هم که بزرگتر میشه سختتره شرایط.
من از خدا خواستم حتی اگه زمانی التماسش کردم برای بچه، دیگه بهم نده
فقط حافظ همین پسر برام باشه کافیه برای تموم عمرم
حتی به همسرمم گفتم حتی ازت طلاق هم بگیرم دیگه بچه نمیارم
دیگه نمیتونم
نه تنها برای خودم ، بخاطر خود این طفل معصوم ها
خدا بهم صبر بده آروم باشم بتونم همین یک دونه رو بزرگ کنم
توان مالی خوبی داشته باشه در آینده ، همه مردم میشن خواهر و برادرش
توان روحی ندارم
من حس میکنم اگر یه بچه دیگه بیارم نمیتونم به پسرم خوب رسیدگی کنم پس همین یکی برام کافیه و سعی میکنم همه جوره رفاه رو براش تامین کنم
تک فرزندی و دوس ندارم،حتما بچه دوم رو میارم،ولی الان خیلی زوده،حس میکنم پسرم گناه داره
سلام عزیزم....زندگی بادوبچه خیلی خوبهصفای دیگه ای داره اگه بگیم بچه اذیت نداره دروغه چراچون هربچه ای توسن خودش اذیتشو داره حتی بچه ۲۰ساله.
البته بچه مریض میشه شلوغ کارهست ساکت هست.شماچون بچه اولت دختره به مراتب خیلی بهتراست ازمادرایی که بچه اولشون پسره چون دخترااروم ترن.بعدم کسی ازشراییط زندگی شماباخبرنیس که بخادنظری بده من الان خودم دوبچه دارم پسرم ۶سالشه اذیتاش بیشترازدخترمه ولی وافعا واسه همدیگه خیلی خوبن.یعنی صبحا بشوق همدیگه ازخواب پامیشن.
توان روحی و مالی برای بچه دوم ندارم
با یه بچه بدنمم داغون شده هر روز یه جام درد میکنه😐😂
همین الان از کمردرد نتونستم کارامو بکنم
نه به هیچ وجه نمیخوام بچه دوم
والا جدا از اینکه پسرم پدرمو در آورده و روز به روز اذیتاش بیشتر میشه،با این وضع مملکتم دیگه عمرا
هر روز یه استرس جدید
تازه جنگم اضافه شده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.