مامانا شده مداااام بچتون با بقیه بچه ها مقایسه بشه؟
نه یه بار نه دووبار
مدام از روزتولد تا به امروز
ارغوان من از ۳ ماهگی درگیر رفلاکس آلرژیک لعنتی و اعتصاب شیر شد
روزایی رو گذروندیم که گفتم دو تایی زنده بیرون نمیایم
آلرژی به هزار تا چیز بی اشتهایی
خواب دااااغون و سبک
مدام گریه و زاری
گاهی روزی یه بار شیر میخورد تو ۲۴ ساعت اونم مثلا دو تا ۳۰ تایی

همش،میگفتم زنده نمیمونه
بیست تا دکتر و دارو و آزمایش و تعویض شیر که هیچکدوم جواب نداد

بچم گرم گرم وزن میگرفت طوری که الان تازه ۱۱ کیلوعه به زور

روزی نیست که مقایسه نشه هر بار میزنم به کوچه علی چپ که ادامه ندن
توضیح میدم که بچه ها با هم متفاوتن و ارغوان معده ش مشکل داره

اما هر بار میگن و میگن

که چند وقتشه ؟ واااای انگار یک سالشه
چطور انقدر ریز مونده
از دختر عمش،کوچیکتره میگم نه یک سال بزرگتره میگن وای مکه میشه؟ چیزیش نیست بچت؟؟
خودم میدونم بچه سلامتش از چاقیش،مهم تره
اما هر بار که میشنوم داغون میشم که ای کاش ارغوان اینجوری درگیر نمیشد که نتونه شیر بخوره
باورتون نمیشه حتی صدای قلپ قلپ شیرخوردن بچه ها تجربه دو ساعت خواب پشت هم برام یه حسرت بزرگه که تا ابد باهامه و نتونستم با ارغوان تجربه کنم

خداروشکر میکنم بابت داشتنش اما چقدر بعضی بچه ها سخت بزرگ میشن که نشه از داشتنشون لذت ببری و مدام درگیر باشی

۱۶ پاسخ

عزیزم بچه های من ۱۰.۹۰۰ و ۱۱ کیلو ان یعنی تازه به این وزن رسیدن هزار بار هم همه میگن مطمئنی دو سال و نیمشونه🤔حتی بعضی موقع دکتر میبرم سنشون رو میپرسه یه دفعه ناخودآگاه به من وبچه ها نگاه می کنه که اشتباه نگفته باشم 😇😇چه اشکالی داره عزیزم بزرگتر میشه رشد می کنه حرف بقیه اصلا براتون مهم نباااشه❤️

چقد با جمله آخرت بغض کردم دقیقا راست گفتی. منم از بزرگ شدنش لذتی نبردم 😔😔😔 دلم شکست اصلا

عزیزم شرایطتو درک میکنم، همین که مغز گل دخترت سالمه الهی شکر، بچه هایی با شرایط ارغوان جون تا ۵ سالگی یکم رشدشون کمتر از بچه های دیگه اس و ازون موقع ب بعد جهش رشد دارن 😇

ای داد
دختر من از توهم بدتره
وزنش 9 کیلو
از همه کوچیکتر
بقیه هم هی زخم زبون

😔😔😔😔😔😔

بچت اگه بهترییین بچه دنیا تو همه چیز باشه بازهم مقایسه میشه شک‌نکن ! اینو هم تو زندگی خودم تجربه کردم هم بچم ! پس درصدی غصه نخور و بدون کسب که مقایسه میکنه سطح دانش و فرهنگ و شعور خودشه که کمه! هروقت لازم شد بپوک سرشون تا دیگه نیان با مقایسه آزارت بدن!

هیچی تاابدحرف برای گفتن دارن،توهمه زمینه ها دکترادارن،کسی نظری میخوادازشون آخه😒😒حالا هرباربه بچه من میگن بیش فعاله،عصبیه ببرش دکتر
روبچه۲ساله هزارتاعیب وایرادمیزارن فقط عذاب وجدان به مادرمیدن

عزیزم خدا توان مضاعف بت بده ولی نگران نباش.پسر من هیچ مشکلی نداشت و نداره ولی غذا نمیخوره الان یکساله روی ۹ کیلو مونده!هر کاریش میکنم که بشینه سر سفره غذابخوره نمیشه بیشترشم تقصیر فامیل و اطرافیانه که با بازی به بچه غذا دادن الان بدعادت شده

مثل من درکت میکنم منم مشکل تو دارم

خیلی سخته واقعا هیچ حرفی نمتونم بزنم ک اروم شی

اول هامقایسه میشد ولی ازاول ازبچم دفاع میکردم چون بچم مهتربوده هس

وای الهی بمیرم🥲

درکت میکنم
ولی یه چیزی بگم اونی که بخواد مقایسه کنه اگه بچت ۱۵کیلو ام بود میکرد یه مدل دیگه شک نکن چون اون درکش نمیرسه

چقدر درک کردم حرفاتونو
ولی من چون خیلی ادم حساسیم اطرافیان چیزی نمیگن خبر اخلاقمو دارن
بچه من هنوز درگیر الرژیه

روزی رو میبینم ارغوان بزرگ شده و همشون میبینن همون دختر ریزه میزه که مدام مقایسش میکردن چه خانوم موفقی شده

ببین یکبار تند جوابشون رو بده که دیگه جسارت تکرار نداشته باشن
بگو باور کنین دخترمنه و خیلی بیشتر از شما برام عزیزه و خیلی بیشتر از شما بفکرشم
وزن و قد برام مهم نیست مهم اینه تنش سالمه

سوال های مرتبط

مامان رادها😍😍 مامان رادها😍😍 ۲ سالگی
بچه داری ما این شکلیه که صبحا از ساعت شیش من بیدارم رادوین بیدار میشه بعد ساعت هفتو نیم تا هشت رادمهر بیدار میشه دیگه کان باید جون بکنم کاربکنم اشپزی و هزار تاکار همراه با بچه داری و کارای بچه ها تا ظهر که بچه ها میخوابن ساعت یک بعد بابد کلی ظرف و لباس بشورم یا خونه و اتاق رو‌جمع کنم یا راه رو‌تمیز کنم بعد که بیدار شدن دیگه بچه ها ی ورژن جدسد میشن بداخلاق و‌شیطون تر حالا من باید مدیریت کنم عصرونه بدم مدیریت کنم دیگه از ساعت پنج شروع میکنم به آماده کردنشون ساعت شیش میریم بیرون تا هشت شب لعد بیام ناهارشون بدم که باید ناهار هم همون ظهر ی جوری آماده کنم که اینا گشنه نباشم دیگه از ساعت هشتونیم تا نه شب رادوین میخوابه ساعت نهونیم تا ده راذمهر و‌من میمونم و باز کلی ظرف نشسته و بهم ریختگی خونه و لباسای کثیفی که از بیرون اومدن و غذاخوردن و‌من دیگه نمیتونم کاری بکنم دیگه ساعت ده خاموشی زده میشه بعضی شبا ظرفا کمتر باشن میشورم و بعضی شبا که زیاد باشن نه دیگه خودم هم ساعتای یازده میوفتم دیگه باز روز از نو روزی از نو .معمولا هم کارام جمعه ها رو هم میشه فقط جمعه ها جارو میزنم و طی میکشم فقط راهروو اشدزخونه هفته ای دوبار و باید سرویسارو هم هرجمعه بشورم . خدا عصرا فقط با بچه ها خیلی سختمه بریم بیرون دیگه راحت میشم از دست کاراشون
مامان 🥰گل پسرم❤🥰 مامان 🥰گل پسرم❤🥰 ۲ سالگی
سلام بچه ها خواهر زادم داره چهار سالش میشه از بچگی رفلاکس اینا نداشت هیچ مشکلی نداشت ولی خیلی شلوغه جوری که اصلا غیر قابل پیش بینیه مامانشو از بین برده آنقدر که تحرک داره ماشالله تپلم هست غذاشم خوبه ولی با این همه تحرک اصلا خواب نداره در شبانه روز اگه اونو بحال خودش بزاری شاید چها منم ساعت بخوابه روز که اصلا چشم رو هم نمیزاره با وجود اینکه ساعت ۷ صبح بیدار امکان نداره تا ۹ حداقل بخوابه تا الان پیش نیومده ۷ بیداره شبم تا ۱۰ یازده حداقل بیداره یعنی از صبح زود که بیدار میشه تا ساعت ۱۱ شب بیداره اونم باید بزور بخوابونتش اصلا اگه نخوابیده اونو مامانش تا صبح بیداره میگه میشه یه بچه خواب نداشته باشه با این همه تحرک به نظر تون دکتر لازمه ؟درمان خونگی چیزی ندارین برای خواب بهتر دارو خواب آور نداره تت‌ الان میگن پوست سیب رو بجوشونی بدی به بچه خوابش خوب میشه نمیدونم چقدر صحت داره ولی خواهرم تا الان هیچ‌اقدامی‌نکرده برای خواب پسرش ولی الان تابستونه روزا بلنده آدم دلش میخواد حداقل نخوابه خودش بچه بخوابه چند ساعت آرامش داشته باشی خواهر بیچاره منو دیونه کرده شده پوست و استخون آنقدر که شلوغه پسرش تورخدا اگه راهکاری دارین بگین یکم‌خوابش زیاد بشه 😑😒