۱۰ پاسخ

مگه باید پسر بیارن ک حس تنهایی رو ازتون بگیره
بگو بنده خدا دختر واسه روزای تنهاییت میمونه ..پسر میره دنبال مشکلات خودش

من پسر دارم ...خوشحالم هم جنسن و بزرگه رابطش با پدرش خوبه کوچیکه بیشتر به من مبچسبه ....راستش ولی خودم حس میکنم در آینده مث شوهر شما احساس تنهایی کنم که دختر ندارم...آخه خواهر هم ندارم خودم تک دخترم...از ی طرفم دیگه از بچه داری خسته‌م و خوشم‌نمیاد😐
شاید

به نظرم دنبال بهونه س.
وگرنه منم دوتا دختر دارم. دخترا بابایی هستن.بیشتر طرف بابان تا مادر

منم دوتادختر دارم شوهرم اصلا از پسر آوردن حرفی نمیزنه و کی حوصله داره دوباره بچه داری کنه من میخوان زود بزرگ شن

پسر رحمته دختر برکت هر خونست آدم دوست داره از هر دوتا گل داشته باشه انشالله قسمت شما هم بشع

چ‌مسخره بگو احساست اشتباهه

باز برعکس ما که دوتا پسرن ،همسرم میگه دلم برات میسوزه تنهایی 😄😄🤦‍♂️
منکه راضیم و مشکلی ندارم. خداروشکر دوتا همجنس دارم که خیلی به درد هم میخورن ..
خودت چی دوسداری؟
بچه میخوای خودت یا ن؟

منم یه پسردارم دقیقا حس همسرتون رو میفهمم خیلی دوست دارم یه دخترم داشته باشم ولی از طرفی هم به این فکرمیکنم مگه تاچندسالگی بامن میادشاید طرزفکروعقایدش کلا بامن فرق کنه خدامیدونه
اگرم واقعا بچه میخواید حتما برید دکترآی وی اف کنید و باقیش رو به خدا بسپارید چون رژیم و اینا قطعیت نداره شاید باز دختربشه

هر زمان خواستی بیاری حتما حتما برو ای وی اف چون جنسیت واسه همسرت مهمه اگر بچه دیگه نمیخوای برو ای وی اف

خب مثلا من دوتا پسر دارم باید احساس تنهایی کنم؟؟قانعش کن ک این حرفا رو نزنه من خودم از اول میگفتم بچه هام هم جنس باشن الان خودم یه خواهر دارم یه برادر من و خواهرم کلا باهمیم ولی داداشم احساس تنهایی میکنه مثلا میگه یه داداش داشتم شریکی بوتیک میزدیم با رفیق نمیشه شریک شد

سوال های مرتبط

مامان A.s مامان A.s ۶ سالگی
سلام خانما راهنمایی کنیت من نوزادم شش روزه دنیا اومده پسرم خیلی زیاد دوسش داره شدیدا یعنی جوری که با بوسای مدامش کلافمون میکنه هی میگه بده بغلم و اینا ولی رفتاراش تغییر کرده عصبی شده مثلا زور میزنه دندوناشو فشار میده جیغ میژنه تا حرف میزنه باهامون همه کاراشو به من میگه باید فقط مامانم بیاره برام منم جلو روش به نینی محبت زبانی یا بوس نمیکنم ولی خب بچه خودتون میدونید خیلی مراقبت میخاد هی لباس عوض کن شیر بده عاروق بزنه تا میخابه هم همش میرم دور آرتین ولی شب که میشه یجوری میشع بداخلاق میشه وسیله پرتاب میکنه منو باباشو میزنه گوش نمیده با لج و فشار حرف میزنه من خیلی طاقت میارم ولی گاهی واقعا دعواش میکنم آخه اگه زیاده روی کنم بهش محبت کنم خیلی سواستفاده میکنه آرتینی که قبلا همش کمکم میداد همه کاراشو میکرد الان همش میگه فقط مامانم مامانجون هم هیچی نیاره دیروز تاحالا هم هی میگه نینی رو باید بدی بازی کنم هی بیدارش میکنه امشب دره بالکن باژ میکرد میگفت گرممه اصلا یه کارایی میکنه دست نینی رو میگیره دلش هم نمیاد فشارش بده به خودش فشاااار میاره یکم کمکم کنید خواهش میکنم کامل برام توضیح بدید چیکار کنم واقعا اینکه میگن جلوش اهمیتی به نینی نمیدیم یعنی چی آخه مگه میشه بحرحال بچس باید مدام دورش باشی و بغلت باشه راهنمایی کنید میترسم پسرم این رفتارا روش بمونه