۱۵ پاسخ

دختر من الان ک پنج سالش شده هنوزم لجبازه راه درازه خواهر صبور میشی 🥴

من ۵ ساله امید دارم درستشه🫠🫠

همه بچه ها تو این سن همینن ولی پسر من یه عادت خوب داره اینه ک با هیچ آدم غریبه و نشناسی جور نمیشه حتی بغل عمه و عموهاش هم نمیره فقط منو و باباشو مامان بابای خودم بغلشون میره

عزیزم اینو نگا چ ناز خوابيده عروسکو چطو بغل کرده 😅🤣🤣🤣
عزیزم تحمل داشته باش اینا همشون میگذره میشن خاطره 🥰

پسر منم همینه انگار داشتی از عدنان تعریف میکردی😭😭

سوین تا ۱۴ ماهگی آروم بود غذا هم کم و زیاد می خورد تا اینکه راه افتاد تبدیل شد به بچه شیطون و بازیگوش و بد غذا امیدم به اینه که بعد سه سالگی بشه همون سوین سابق

دختر منم همینه... هر موقع میبرم پارک هلاک‌میشم

خواهرتنهانیستی هنوزهست پسرمن دوماه بعد۳سالش میشه پدرمونودرآورده به قول مادرشوهرم میگه مادرایه الان ۱بچه بزرگ نمیکنن ۱۰تابزرگ میکنن

بچس دیگ
برا هر کس ی جوره
نباید توقع داش مث آدم بزرگ برخورد کنه
اما اگ فرصت نداری مشاوره بری کارگاه بخر گوش کن
من خودم کارگاه هایی ک ب دردم میخوره میگیرم خیلی کمکم کرده خیلی
فقط آروم باش خودت ک اونم آروم باشه

این قصه سرِ دراز دارد......

درکت میکنم کاملا

پسر منم بعد یکسال مثل پسرت شده😭😭😭

وای پسر منم از بعد واکسن ۱۸ماهگی افتضاح شده یک شب خواب میره اونم با دو ساعت جیغ و گریه و چرخوندنش و بازی کردن باهاش به همه چی غر میزنه شب و روز یا بازی و بیرون یا شیر بخوره فقط دیگه دارم همه جوره کم میارم جون ندارم همه جام درد میکنه یک جا که بریم تو ده دقیقه صد بار باید بلند شم و بگیرمش از همه چی بالامیره هر کشو و کمد و دری پیدا کنه باز میکنه بلا استثنا جیغ و داد هاشم که هیچی همش هم بهونه گیری میکنه دیگه رسماً باید برم دیوونه خونه

دختر من از دو ماهگیش یجور گریه میکرد کسی باورش نمیشد بچه اینجور گریه کنه😬وقتی گریه بچه دیگه میبینم اصلا اونا گریه حساب نمیکنم😂

دختر منم همینطوره 🫠.تازه از من خیلی کثیف کاری انجام میده 🥲همش تو حموم از بس کثیف میکنه خودشو

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی و نورا مامان امیرعلی و نورا ۱ سالگی
احساس میکنم خیلی بی عرضه ام یه پسر ۳ سال ۸ماهه دارم اصلا یه مدلیه ناخن میخوره پوست کنار ناخن با دندوناش میکنه انقدر ناراحت میشم اینجوری میکنه از این بابت مقصر خودم نتونستم بیشتر بهش محبت کنم سرش داد میزنم آخه یه سری خصوصیات داره کم میارم واقعا مثلا بیرون می‌ریم انقدر باید بهش خوراکی بخرم نازه میخرم گوش نمیده که نگه دار توخونه بخور درجا میخوره یعنی من خودم میگم این انگار چند سال خوراکی نمیخوره فقط خوراکی غذا اصلا درست حسابی نمیخوره ساعت ۱۱ ظهر بیدار میشه میشینه شبکه پویا نگاه میکنه سفره باز میشه نمیاد صبحانه بخوره بعد میره واسه خودم یخچال باز میکنه یدونه نون برمی‌داره خالی زمین پر نون میکنه اصلا گوش نمیده چیزی باز کنم نریزه زمین بعد میریم جایی سفره نوشابه سس باشه یعنی این تا ته نوشابه رو باید بخوره سالاد الکی میریزه سس پر میکنه میخوره خونه بخاطر این اصلا نوشابه نمیخریم بعد اصلا به حرف کسی گوش نمیده نه بغل کسی میره نه بغل من میاد فقط از بازی کردن هیجان دوست داره یکی بیاد بیفتن دنیال هم بازی کنن همین میریم خونه مامانم یا خونه مادرشوهرم یه قندون قند این میخوره من هرچی بگم گوش میده مگه انقدر ناراحتم اصلا تربیت نداره میره خونه مامانم قندون خالی میکنه چیزی میگم میشینه گریه میکنه