۳ پاسخ

پسر من خدانکنه کسی بهش دست بزنه و من این خصلت رو برا همه جا دوسندارم چون گاهی ممکنه بچه کوچیکتر باشه و بخاد تلافی کنه ولی برا بیشتر وقتا دلم خنک میشه دفاع میکنه بمن نمیذاره یعنی
میخام بگم اصلا هم بهش یاد ندادم خودش اینجوری بود از اول

خوب برعکس عمل کنید بهش بگو نزن دختر من پسر خالشو میگم نزن بچس اون دوسالشه اون میزنه اینم میزنه

پسرمن خودش کوچیکترارو نمیزنه نوه یکسال ونیمه عمم تومراسم زدش اینم نشست گریه کرد فحش داد🤣دلش نیومد ولی همسن و بزرگترارو نمیزاره بزننش دفاع میکنه بهش گفتم کسی رو نمیزنی همیشه باید صحبت کنی براش کتاب خوندم ولی اینم گفتم اگه زدنت دادبزن دستشونو بگیر تنها کسی که گفتم بزن لهش کن پسرعمه اش هست نمیدونم چشه تا پسرمنو میبینه کتکاری میکنه ازهرراهی وارد شدم رواین بچه جواب نداد کادو گرفتم محبت کردم ولی همش بچمو میزنه منم به پسرم گفتم بزنش حالا پسرم طفلک زورشم نمیرسه اون۶سالشه این ۴سال

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۴ سالگی
دلم خیلی گرفته بخاطر لکنت پسرم دوازده روزه شوهرم رفته ماموریت حالا رفت نزدیک بیست روزه دیکه بیاد از ساعت ۱۲ تا الانا پاب پای پسرم بودم بعنی هر روز هر روز با همیم دیگه باباش نیس ک ی ساعت با اون باشه دغم میده ولی از درد اینکه لکنتش بدتر نشه هیچی نمیگم باز با اون وضع لج بازی میکنه اصلا گیر نمیدم خونه زندکی رو ب چه وضعی درآورده هیچی نمیگم باز با اون حال شبا ساعت ۱۲ ک میشه دنبال گریه اس دنیال بهانه است ک بشینه گریه کنه ب زبون میگیرم هر کاری میکنم نمیشه از ساعت ۵ بد از ظهر تا ۱۱ ام می‌گردونمش مغازه هارو پارکارو روانی شدم دیگه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
کاش منو این بچه صب رو نبینیم خیلی روزا برام سخت میگذره غصه لکنتش ک دیگه داغونم کرده ب زور جوری رفتار میکنم ک‌بچم ی وقت ناراحت نشه از ناراحتی من وگرنه از درون داغونم قلبم درد میکنه از غصه😭الان خوابیده همینجور نشستم‌دارم گریه میکنم
ی مادر شوهر خرفت دارم دیروز تو پارک دیده ما رو ن حالی ن احوالی ن ی دست بچمو بگیره سمت خودش ک چی میکنی عین احمق ها بد ی ساعت گذاشته رفته خونش
ولی بگی بیا ی خروار غذا گذاشتم بیا بخور با سر میاد عین گاوم میخوره
ی زنگ نزده تا ب حال ب ما تو این دو سال ک شوهرم ماموریته چی میکنید