عزیز دلم…
حرفهات از دل خیلیهامونه…
مادر که میشی، انگار همه حق نظر دادن پیدا میکنن. یه چیزی میگن و میرن، ولی زخمش روی دل تو میمونه...
تو شیرت کم نبوده، فقط حمایت کم بوده.
تو کم نذاشتی، فقط اعتماد به نفست رو با قضاوتها دزدیدن.
و بازم با همهی اینا، ایستادی، ادامه دادی، حالا برای سلامتی دخترت داری میجنگی. این یعنی قویای، نه ضعیف.
بدون که حساسیت دخترت واقعیه، دردش واقعیه، و حس مادریت هم واقعیتر از هر تشخیصی که دیگران از راه دور میدن.
گاهی لازمه دورِ خودت دیواری از مهر و سکوت بکشی… نه برای اینکه فاصله بگیری، برای اینکه بتونی خودتو نجات بدی… و بچهتو
منم با خودت ببر باشه؟😥
الهی درکت میکنم
فقط ببر دکتر .بزار دکتر ب شوهرتم بگه ..
چنان این روزا بگذره
من خودم فقط اشک میریختم
اره خواهر این حالاتت طبیعیه .بچت انداختی شیر خشک بهترین کار ممکن کردی
استفراغش تا بیوفته غذا اوکی میشه خلاص
رایان حساسیت ب گندم و جو داشت زیر یکسال .بعد فک کن هروقت میرفتم خونخ پدر شوهرم اونا نون میدادن یهو کل صورت رایان کهیر بد میزد
از رو نمیرفتن ک
هنو سری بعدتکرار
شوهرم میگف تو بی عرضه ای. کلا اخلاق گوهش اینه همه چی تقصیر منه . ینی امشبم حتی من از گوشی شوهرم یه فیلم نشون خاهر شوهرم دادم . اون گوشیو گرفت و بقیه فیلما نگاه کرد. بمن حرف میزد اروم ک غلط کردی گوشی دادی ب چ حقی گوشی من دادی ب کسی منم تن صدام بلند تر گفتم طرف شعور نداره من مقصرم؟؟؟؟؟؟؟
سریع خاهز شوهره گوشیو داد
سعی کن الان ک شیر نمیدی برا حفظ ارامشت پوکساید بخور .
تا یکشالگی همین حالو روزه
بیوفته ب غذا فقط استفراغخ خوب میشخ
کلی اعصاب خرابی داری ک چییی بش بدی
چرا بد غذاش
ساعتا میمونی غذا پختن بعد بچه نمیخوره
سعی میکردم جای غریبه نرم چرا؟چون رایان جهشی استفراغ میکرد بعضی وقتا البته
ینی چققققد جنگ منو همسرم میوفتاد تو مهنونیا شرف نداشتیم.. فک کن من شیرش میدادم.بیست دیقه عمودی و آروغ و همخ اینا سرجاش
بعد کلی شوهرم ذوقش میگرف میگرفتش بغل یهو رایان تمام هیکلشو میبرد زیر استفراغ
استفراغ زلال هاااا ن بریدخ بریده
خلاصه با عصباتیت بچه میداد منم عصبی
ببین ماها همممممممه تا یکسال بعداز زایمان افسردگی بعد زایمانو داریم
من جشن شب هفتمم جاری گور ب گور شدم خراب کرد
خته سورونش خراب کرد
من مدااااام جنگ و طعنه از ماملنم میشتیدم سر شوهرم خالی میکردم ک اشتباه کردم. ما چارسال بعد ازدواج بچه اوردیم اصلا بی حرمتی بهم نمیکردیم تو جنگا
اما سر این موضوعا و افسردگی ک داشتم آنچه حرف دنیا بود بش میگفتم نفرینش میکردم میزدم رو سینم آخ بمیرم الهی خدایا غلط کردم
مامان مانلی خوبی عزیزم . بزلر من کااامل برات توضیح بدم. اولا ک هیچ هذاب وجدان نگیرید بچه ای ک ب پروتین گاوی حساسه شیر مادرم میخورد همین بود و خودت باید ب شدددددددت رعایت میکردی
بعدشم استفراغش عزیرم بالا بری پایین بیای بچه تا نیوفته ب غذا استفراغ میکنه رفلاکسیا
رایان وحشتناک بووووود بخدا قسم هرجا میرفتم سه رست لباس برا خودم میذاشنم تو ساک رایان
عزیزم اگر هنوز شیر داری شیر افزا بخور سعی کن روزی ۵ ۶ بار بدوشی شیرت بیشتر میشه کم کم از شیر خودت بهش بده
من ۱ ماه دادم بعدش خودم دیگ ندادم ،بدنم کلن نابود شده بود افسردگی زایمان قطع شیر دهیم شدیدترش کرد افسردگیمو ،اما الان ک گذشته دیدم کار بدیم نکردم اتفاقا الان بهتره چون الرژیم به پروتئن داره بهش پپتی میدم
منم همینطور
باز تو به حرف دیگران بچت شیرخشکی شده
من چی بگم قبل دنیا اومدنش میگفتم مم شیر نمیدم میخوام رژیم بگیرم میخوام لیزر برم میخوام با خیال راحت هرچی میخوام بخورم، سر این چیزا احمقانه روز اول شیشه شیر بردم بیمارستان روز اول شیشه شیر دادیم ،از روز دوم پشیمون شدم هر چقدر تلاش کردم پسرم دیگه سینم نگرفت هر روشی امتحان کردم نشد
و حالا پسر منم به پروتئین گاوی حساسیت داره و من از خودم متنفرم که روز اول بهش،شیر ندادم😭
اگه فقط اگزما داره پماد مومتازون بزن اب رو اتیشه ولی اگه مشکلات گوارشی هم پیدا کرده خون توی مدفوع دیدی ینی الرژی شدیده باید عوض کنی شیرشو وگرنه پسر منم الرژی داره من با همین پماد اوکیش کردم
همه این موقع ها دایه ی مهربانتراز مادرمیشن نمیدونم چرا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.