۷ پاسخ

خدا رحم کرده انشاالله دیگ اتفاق نیوفته عزیزم و خداحفظش کنه❤️❤️❤️

خداروشکر
بچه هارو خدا نگه میداره
من یه بار قطره ریختم دهن بچم نگه داشت تو دهنش بعد گریه کرد انگار شکست تو سینش نفسش یه لحظه رفت شوهرم محکم میزد پشتش بچه جای دیگه گریه ام نمی‌کرد فقط کبود شد آخرش انقد برعکسش کردیم زدیم پشتش یه دفه گریه کرد نفسش برگشت نمیدونی چه حالی شدم مردم فقط

گر نگهدار من آن هس که من می‌دانم شیشه رو در بغل سنگ نگه میدارد منم پسرم یکبار اونجوری قل خورده ما خواب بودیم بعد از تشکش افتاده بود هم خدا رحم کرده بود من برنگشته بودم روش خفش کنم و اینکه افتاده بود گریه کرد فهمیدم بیدار شدیم خدا بهم رحم کرد

خدا رحم کرده عزیزم

ازین به بعد بیشتر مراقب باش

😭😭😭وای وای چه صحنه وحشتناکی قلبم درد گرفت
هروقت میری اشپزخونه دستشویی و... بالشتی پتویی چیزی بزار کنارش ک غلت نخوره

عزیزم🥺❤️به خیر گذشت خداروشکر

حواست باشه😭خدابهت رحم کرده

سوال های مرتبط

مامان آوش💫 مامان آوش💫 ۴ ماهگی
دیشب یه اتفاق وحشتناکی افتاد شوهرم برای پسرم ۱۵۰میل شیردرست کرد که بخوره و چون نزدیکای صبح بیدار میشه شکمش سیر باشه،بعد که خورد داد به من آروغش بگیرم ذوسه تا آروغ زد بعد همش شیر تو گلوش بالا و پایین میشد و باز قورت میداد بعد چراغ مطالعه روشن کردم چراغ خاموش کردم یه ربعی هم رو دوشم بود بعد که گذاشتم سرجاش دیدم تکون نمیخوره،شوهرم رفته بود داروخانه شیر بگبره وحشت کردم پدر شوهر و مادرشوهرم طبقه پایینن با جیغ صدا کردم مادرشوهرم از من بدتر جیغ میزد پدر شوهرم اومد و چند تا محکم زد پشت آوش که یه خورده گریه کرد و نفسش باز شد تو اون لحظات مردن واقعی رو حس کردم شوک شده بودم بعدش دستای پدرشوهرم بوسیدم که حال پسرم خوب کرد از دیروز همش تو شوکم میترسم پسرم بغل کنم دیشب تا صبح بالا سرش بودم و پلک نزدم و‌نگاه نفس کشیدنش میکردم تمام بدنم خورده،چی کار کنم فراموش کنم😔😔از دست شوهرمم خیی دلخورم اون سری هم موقع واکسن زدن کلی شیر چپوند گلو بچه که آخرش از دهن‌و بینی بالا آورد