تنها چیزی ک الان دوس دارم اینه ک بمیرم سرمو بزارم دیگ بلند نشم






چقد بچه داری سخته شایدم من کم طاقتم واقعا کم اوردم خستم
گیسو بدجوری لجباز شده اصلا گوش نمیده
پنج ماهه از پوشک گرفتمش خودش لج کرد وگرنه میخاستم تا الانا پوشک باش
خیلی خیلی خوب همکاری میکرد تو این پنج ماه ندیدم جیش یا پیپی کنه تو شلوارش همیش میرف دستشویی
الان دو هفتس نمیاد جیغ داد همش تو خونه جیش میکنه روزی ده تا شلوار عوض میکنیم کل زندگیم بوی گند میده
غذا میخوره نمیزاره رو فرش چیزی پهن کنم تمام فرشام گند گرفته
خونه جوری میترکه انگار بمب خورده وسط خونه
از ی طرف جمع میکنم پشت سرم دوباره میریزه ب ی ثانیه نمیرسه بخدا
بیزار شدم انقد جیغ میزنم سردرد میشم اصلا گوش نمیکنه چی دارم میگم ی دیقه ازش غاقل میشم ی بلاهایی سرم میاره ک
مث بچهای ادم نمیتونه بازی کنه فقط بلده گند بزنه ب همه چی
سخت تر از همه چی اینه گیسو خیلی بچه ارومی بود الان این رفتارا و کاراش واقعا رو اعصابه نمیتونم تحمل کنم خیلی خستم

۱۳ پاسخ

چشم خورده ، چشم و نظر خیلی تاثیر داره یه اسفند دود کن چهار قل بخون آیه وان یکاد بخون براش انشاالله تاثیر بذاره ولی خودت هم سرش جیغ نکش که یاد بگیره

عصبی بودنش و لجبازیش فک میکنم بخاطر جیغ و داد زدن شما باشه چون وقتی زیادی جیغ بزنی بچه هم یاد میگیره با جیغ و داد حرف میزنه و لجباز میشه.منم دوتا پسر دارم مثل بچه ی شما از در دیوار بالا میرن همه چیو میریزن خراب میکنن و........ ی دقیقه بندنمیان ی جا ،ولی بچن دعواهم میکنی فایده نداره انشاالله زودتز بزرگ بشن از اب و گل دربیان ،من ک دیگع رد دادم اعصابم ضعیف شده .

منی ک منتظرم بزرگترشه تاشاید یکم از اذیت کردناش کم شه😐🙂

حالا منی که ۳ روزه دخترمو از پوشک گرفتم و با این تاپیک شما لرز نشست به تنم 😓😓😓

پسرمنم همین طوریه من شب ها خونه روجمع وجورمیکنم جاروهم ی روزدرمیون منم مثل توبودم ولی تحمل میکنم چون بچه آن هرچی دادبزنی یاهرچی بازم کارخودشون انجام میدن

عزیزم خسته نباشی
اول بزار بگم ک اون بچه س
مثل آدم بزرگ نیس ک حرفی ک بهش میزنی تو گوشش بره
دوم اینکه چرا اسباب بازیاشو جمع میکنی؟بزار تا آخر شب بشینه ب بازی دست اخر ک میخاد بخابه بگو بیا تا باهم جمع کنیم یا اگه دیدی بدتر میکنه وقتی ک خوابش برد جمع کن.
ما هم همه ی اینا رو دیدیم و گذروندیم، اینا همش اقتضای سنشه،

من ک دیگه بیخیال تمیزی خونه شدم🥲🥲🥲لیوان لیوان شیر و آب آبمیوه میریزه فقط زل میزنم بهش نگاش میکنم. اون روز مادرشوهرم میگفت هیچی بهش نمیگی؟گفتم دیگه بیحس شدم😂😂😂همه جا رو داغون کرده اینم روش😐😐😐همین ۱۰ دقیقه پیش یه ظرف سرامیکی جای میوه رو فرستاد قبرستون

دقیق دختر من اینجور

بچه منم همینه... کاملا ... کاریم نمیشه کرد یه مدت بیخیال تمیزی شو... وگرنه با جیغ و داد اعصاب خودمون و روان اون بچرو خدشه دار میکنیم البته خودمم همینما 🥲

بچه من تو خونه جیش میکنه من حتی جون توان شستن تمیز:کردن ندارم باباش میگه خونه بو میده ولی باور کن من توانایی شستن سنگین ندارم انشااله سه سالکی برسه خونه زندگی میشوریم من حتی دیوارهام کثیف شد باید رنگ بزنم

خب بچه ها هر دوره شون ی چالش دارن
اینم میگذره ، عیب نداره راه بیا باهاش ، سعی کن زیاد عصبی نشی ک هم به خودت هم به گیسو سخت نگذره

یه کم دیگه طاقت بیار ۳ سالگی یه ذره بهتر می شه اقتضای سنشه🥲دختر منم همینه😫ولی اینجوری خودمو آروم می کنم می گم اشکال نداره حالا مگه چی می خواد بشه. همه وسایلا قابل شست و شو هستن اینام بزرگ می شن بلاخره

بچه ست دیگه عزیزم بزرگ میشه این روزام میگذره

سوال های مرتبط

مامان آوین❤ مامان آوین❤ ۳ سالگی
سلام مامان..
یمدته خیلی حال روحیم بده اوضاعم اصلا خوب نیست...این وسط لجبازی های آوین واقعا اذیت کننده شده..از خوابش که بخوام بگم یا ظهر می‌خوابه شب دیر می‌خوابه.. یا ظهر نمیخوابه از چهار و پنج غروب شروع میکنه به گریه تت‌ شب ده که بخوابه..خیلی گریه میکنه بزور گریش وایمیسته اشک میریزه چجوری خیلی حس درماندگی دارم حس میکنم اصلا بلد نیستم با چالش هاش کنار بیام خیلی اذیتم
آوین عاشق کرمانشاهه چون اونجا همه کل روز باهاش بازی میکنن..از خونه خودمون خیلی خوشش نمیاد😭😭😭نمیدونم براش تکراری میشه یا چی نمیدونم ..حتی بگی بریم خونه فلان دوستت یا از دوستای خودم کل روز رو میپرسه کی میریم کجا میریم انگار ارزوشه از خونه بزنه بیرون خونه خودمون نباشه و این برای من خیلی سنگینه😭
آبرنگ براش میارم آرد میارم خمیر بازی می‌کنیم میفرستم حموم آب بازی کنه کارهای خونه رو با همکاریش انجام میدم ادویه غذاروبزنه فلان..کل روز سعب میکنم بهش تو جه کنم از سر از خونه فراریه ..خب من چیکار میتونم بکنم..نمیشه که زندگیمو ول کنم برم کرمانشاه..نمیتونمم کل روز باهاش بازی کنم اصلا حوصلم نمی‌کشه از طرفی کلی کار داره خونه آدم غذاس لباسه فلان..خودش و باباش اصلا رعایت نمیکنن یچیزی میخورن کامل و فرش رو کثیف میکنن نمیشه که جمع نکنم میشه؟؟؟
خیلی خستم...بیشترم خستگی تو جونم میمونه چون رابطش لا من و باباش بهم خورده صمیمی نیستیم خونه‌مون رو دوست نداره انگار نمیدونم چیکار کنم..
خونه بازی میبرم کنم. دریا پارک تقریبا هر روز بیرونه..با دوستاش میبرم بیرون نمیدونم سعی میکنم مادر خوبی باشم ولی بک درصد هم حس موفقیت ندارم..داغونم بخدا حالم اصلا خوب نیست..غذا آماده میکنم میزارم جلوش..دستاشو میزاره رو هم نمیخوره