الان که تاپیکا رو میخوندم دلم خواست یه چیز از تجربه خودم بگم به مامانایی که دارن بچشون رو از پوشک میگیرن.
من خیلی خوب دخترم رو از پوشک گرفتم در کمتر از یک هفته کاملا همکاری کرد. اما نکته اش این بود که اصلا دعواش نکردم. اصلا استرس بهش ندادم. حتی وقتی خونه رو چند بار کثیف کرد و می‌خواست گریه کنه آرومش کردم گفتم اشکال نداره عزیزم الان تمیزش میکنیم و با ارامش بهش گفتم خونه جای جیش نیست جیش باید بره توی دسشویی.
آنقدر خوب یاد گرفت که حتی شبا هم خودش بیدارم میکنه میگه خیلی جیش دارم مامان.
اما.... چند روز پیش که قرص اورژانسی خورده بودم و خیلی عصبی بودم و غذام هم رو گاز بود وقتی هانا رو بردم دسشویی و هی بازی گوشی کرد و من با حرص گفتم نمیخواد دسشویی کنی بیا بریم و گریه کرد و محلش نذاشتم. و چون هورمونهام به ام ریخته بود چند روز بی حوصله بودم. بخاطر این قضیه دوبار پشت سر هم تو خونه جیش کرد. چون دیگه دلش نمی‌خواست بره دسشویی و نمی‌گفت. فقط بخاطر یه بار دعوا کردن و بی‌حوصلگیم بعد از اینکه کامل یاد گرفته بود.
اینهمه تایپ کردم که فقط بهتون برسونم که چقدر بچه حساسه و چقدر باید حواسمون باشه به رفتارمون.

۳ پاسخ

منم از تجربه ام بگم قشنگ خواهرم نشست پسرمو گذاشت جلو خودش نشست براش اروم توضیح دادگفت پی پی تو خونه نکن برو دستشویی گفت خونه بده پی پی کنی خونه جای خوابه غذا خوردنه دستشویی جای پی پی کردن یاد نگرفت خخ گفت دستشویی کثیف میشه تو شلوارم میکنم مامانم میشوره بعد که بردمش دستشویی گفت اینحا بخوابم

خیلیا میان میگن بچم یاد گرفته بود اما دوباره تو خونه کارش رو میکنه و نمیگه.... می‌خواستم بگم بخاطر همین اتفاقای کوچیکه که حتی ما نمی‌فهمیم و یادمون نیست. اما بچه خیلی لطیف و حساسه.

من خیلی عصبی میشم... سرش داد میزنم ... بچم خودلمسی گرفته ... حالم از خودم بهم میخوره انقد مادر بی لیاقتی ام

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۳ سالگی
از پوشک گرفتن #سلام دوستان روز ۱۲فروردین آریا صبح پوشک نداشت بهش گفتم مامان پاشو برو دسشویی جیش کن دیدم خودش رفت دسشویی رو سنگ نشست پی پی کرد خیلی ذوق کردم دیگه به همسر گفتم پوشک نخر امروز استارت از پوشک گرفتن بزنم دم به دقیقه نمی‌برم دسشویی چون بنظرم بچه خسته و زده میشه از دسشویی، پی پی رو خبر کرد دوبار جیش هم چند بار رفتیم دسشویی جیش کرد یا آب ریختم همون موقع جیش کرد سر پایی جیش می‌کنه اما پی پی رو میشینه رو سنک ،دیگه رو قالی آشپزخونه یه بار جیش کرد دعواش نکردم گفتم قالی کثیف میشه باید بریم دسشویی آفرین مامان ،روزرسیزده بدر صبح ساعت ۷پاشد سریع بردم دسشویی جیش کرد میگه مامان برو بیرون منم پشت در ایستادم هر لحظه که راحت باشه موقع جیش و پی پی ،رفتیم باغ تو ماشین بهش گفتم اونجا یه دسشویی قشنگ هست میریم جیش میکنیم چند بار هم حواسم رو آب و مایعات که خورد نیم ساعت بعدش یا همون لحظه بگم جیش داری بریم دسشویی ،عصرش اومدیم خونه گفت جیش گفتم بریم گفت نه باری بعد همون موقع رو دشک خودمون جیش کرد شبش هم اولین بار خودش رو خیس کرد دشک کثیف که این موضوع رو نمیدونم چطوری حل کنم قبل خواب آب خورد ،صبی هم اوکی بود مخصوصا پی پی که رفتم یه ساعت خونه مامانم از بس تنش بود اونجا بچه دوبار خودش خیس کرد دعواش هم کردم سریع اومدم خونه دیدم دوباره جیش تو دسشویی کرد بنطرخودم چندروزی باید تو خونه باشم که ببینم چی میشه این تجربیات خودم بازم هر لحظه یادآوری میکنم دم به دقیقه هم دسشویی نمی‌برم تا اینجای کار دوس داشتم خاطرات این دوروز رو بگم بهتون اگه راهکاری دارید برای خواب شب و جیش موقع خواب بهم بگید ممنونم
مامان بچه‌ک مامان بچه‌ک ۳ سالگی
روز دوم ترک پوشک هم آسون نگذشت. از صبح تا عصر یه بار خطا و یه بار جیش توی پاتی داشتیم و خبری از پی‌پی نبود. واضح بود که بچه داره خودش رو نگه می‌داره و تحت فشاره. عصر به ناچار پوشکش کردم و رفتیم بیرون و شب رو هم با پوشک خوابید.
از اون عجیب‌تر و دردناک‌تر اما تجربه‌ی روز سوم (دیروز) بود. از ساعت هفت صبح تا ۵ بعدازظهر بچه‌ک خودش رو نگه داشت و حاضر نشد جیش یا پی‌پی کنه. به‌ش آب‌پرتقال دادم که عاشقشه اما لب نزد. انگورهایی رو که براش گذاشته بودم از بشقاب برمی‌داشت، برای این‌که طعمش رو حس کنه یه گاز می‌زد و زود تف می‌کرد و از دهنش می‌داد بیرون. واقعا حیرت کرده بودم. انتظار نداشتم بدونه خوردن باعث می‌شه دستشویی‌ش بگیره و بخواد تا این حد پا روی خواسته‌هاش بذاره و خودش رو کنترل کنه. ساعت پنج دیگه از شدت فشاری که روش بود به گریه افتاده بود و منم سریع پوشک رو پاش کردم. جیش و پی‌پی رو توی پوشک کرد و با خیال راحت آب‌پرتقال و انگورهاش رو خورد (ادامه در کامنت)
مامان بچه‌ک مامان بچه‌ک ۳ سالگی
جمعه نوبت چکاپ بچه‌ک و ویزیت با هماتولوژیستش بود. توی فاصله‌ی ده‌دقیقه‌ای بیمارستان هم ایکیاست و برنامه‌مون این بود که بعد از بیمارستان بریم ایکیا. متاسفانه یادم رفته بود پاتی پرتابل بخرم و مجبور شدم پوشکش کنم. اما در کمال ناباوری توی بیمارستان هر بار که دستشویی داشت می‌گفت و میم می‌بردش دستشویی و چون از سرپا شدن خوشش نمی‌اومد، نهایتا توی پوشک کارش رو می‌کرد. اما همین تجربه خیلی به‌مون کمک کرد. شب که اومدیم خونه موقع سفارش پاتی پرتابل ازش خواستم بیاد پیشم و خودش طرحش رو انتخاب کنه. چون عاشق پاندائه، یه دونه با طرح پاندا انتخاب کرد و خیلی ذوق رسیدنش رو داشت. شنبه که سفارشمون رسید با ذوق و شوق خودش رفت روش نشست و وقتی میم به‌ش گفت همون‌جوری که تو ایکیا و بیمارستان جیش کردی، جیش کن، سریع کارش رو کرد. امروز هم دو ساعت برای خرید بیرون بودیم و خودش گفت احساس جیش داره و با میم رفتن دستشویی مرکز خرید و روی پاتی پاندایی‌ش نشست. به نظر می‌آد پروژه‌ی ترک پوشک داره با موفقیت انجام می‌شه 🥲