۹ پاسخ

دو سه هفته پیش با لگد زد توی کتف و سرم
نازنین زهرا خیلی دعواش کرد
امیرحسین هم از ترس به دیوار چسبیده بود
پشیمون شد خیلی معذرت خواهی کرد
ولی این معذرت خواهی ها فایده نداره

هیچی تا الانم تو ذهنشه نتونستم کاری کنم فراموش کنن

من هیچ وقت دعواهای پدرمادرم فراموشم نمیشه واسه همین تمام سعیمو کردم ک هیچ وقت جلو بچه هام دعوانکنیم هیچ وقت یکی دوبار دخترم بحث پدرمادرمو دیده عصبی میشه همش میگم مامان دارن شوخی میکنن

متأسفانه سخت میشه فراموش شه
ولی بنظرم موثرترین راه اینه که جلو چشمش بهم محبت کنین و احترام بذارین و با دخترتون صحبت کنین و بگین که چقدر همو دوست دارین

کاری نمیشه کرد بلکه به مرور زمان یادش بره ، فضاشو عوض کن ببرش خانه بازی اتفاقای جدید براش رقم بزن

منم یه بار گریه کردم رفتم تو اتاق
الان دخترم هروقت دعوا کنه با داداشش یا با پدرش همینکارو میکنه دقیقامثل من میشینه بعدش میگه باید بیای با صحبت باهام حلش کنی وگرنه نمیام
پسرمم مرتب میپرسه دیشب چرا گریه کردی چرا با بابادعوا کردی و..
توفکرم چندماه گذشته چرا فراموش نکردن

والا من دعوام با شوهرم فراموش میکنم بعد دخترم دقیقا هی تکرار میکنه میگه دیدی بابا چی گفت . یا زد تو سرت

دخترا دل نازک ترن و حساس ترن
برای ما زیاد پیش اومد ولی بچم چیزی نمیگ انگار مهم نیس بزاش یا چیزی متومه نمیشه مثلا همش کل کل و حرف بوده زدن و اینچیزا نه شاید متوجه دعوا نگیشه یبار فقط پدرش لیوان زد شکوند اون توذهنش بود گثلا فرداش تعریف میکرد میخندید ک دیدی لیوان شکست همه جا کثیف شد اینا من گفتم اره لیوانو ندید پاش خورد

بله جانم شده هرکاری،کردم نشد فراموش کنه درحالیک این حرف واسه سال گذشتس یکمی ک تن صداوحرف زدنمون عوض میشه زود گوششو میگیره یبار این اتفاق افتاده ولی فراموش،نکرده

سوال های مرتبط