ولی بنظرم هیچ راهی بهتر از اینکه عروس و دوماد بین خودشون توافق کنن و بعد جداگونه خونواده هاشونو متقاعد کنن بهتر نیست....عمه و شوهرعمه ی منم عاشق هم شدن با هم توی دانشگاه امام حسین ساری درس میخوندن اونجا آشنا شده بودن یمدت با هم در ارتباط بودن و پسره اومد شهر ما پیش بابام و داداش بزرگم هم آشنا شدن هم چند روز با داداشم وقت گذروندن تا ببینه اصلأ قراره با چجوری خونواده از وصلت کنه از یطرفم عمو کوچیکم رفت بوشهر حسابی ازشون تحقیق پرس و جو کرد...بعداز یمدت بابام باهاشون تماس گرفت و خونواده اشون رو دعوت گرفت اونام خونواده خودشون+خونواده ی عموی بزرگ و دایی بزرگش اومدن3.4روز مهمونمون بودن توی این مدت خونواده ها خیلی باهم جور شدن و از هم خوششون اومد بعد اینکه خونواده ی پسر رفتن بوشهر بعداز مدتی متقابل از ما دعوت گرفتن این قضیه ی شناخت خونواده ها یکماه طول کشید تا بابام اجازه ی خواستگاری رسمی بهشون داد(بابابزرگم فوت شده و بابای من پسر بزرگ خونواده اس اینجور مسائل با اجازه و آگاهی ایشون اتفاق می افته)....که بعداز خواستگاری اینا عقد و عروسی با فاصله کمی اتفاق افتاد...
از خود عروس بپرسن.... هیچ کس بهتر از خود عروس نیس... ما عروسمون نزدیک بندر گناوه ن.... خیلی براشون مهم بود رسوماتشون اجرا شه ما نمیدونستیم و بعد دلخوری پیش اومد
عمو من یه عروسس از بندرگناوس
بس خونگرمه دختر که نگم بخدا انگار دختر خانوادس دایم پشت سر مادرشوهرشه که داروهاتو خوردی خودشم خیلی زرنگه انگار شهرما بزرگ شده
گناوه ایا اکثرا خیلی پولدارن و طلا زیاد دارن😂
اووه شمال کجا
گناوه کجاا
به نظرم آدم باید از شهرخودش زن بگیره
گناوه کجاس جنوبه
از رسومشون نمیدونم ولی عمه ی من عروس بوشهریاس بشددددت خونگرم ، مهمون نواز و دوست داشتنی ان
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.