سلام مانانا خوبید
کسایی که میزارن بچه هاشون خودشون غذا بخورن میشه راهنمایی کنید چیکار میکنید ؟چطوری میدید؟بعد کهدخودشون نخوردن دیگه شما نمیدید بهشون حتی اگه کم بخورن؟
چند ماهی میشه بچه هام خیییلی اذیتم میکنن مخصوصا پسرم تو همه چیز ولی بیشتر غذا خوردن حتی یه قاشق هم با رضایت نمیخوره تا غذارو میبینه گریه میکنه عق میزه بالا میاره بخدا دیگه کم آوردم امروز هردوتاشونو سر غذا خوردن دعوا کردم بالا آوردن چند بار همه جا رو به گند کشیدن انقد کریه کردم چشام باز نمیشه آخه چرا انقد بد شانسم از لحظه تولدشون تا الان همش استفراغ دیگه خسته شدم سر هر وعده غذا من باید دو ساعت بشینم تا دو لقمه بخورن اونم همینجوری تو دهنشون گیر میدن نمیجون قورت نمیدن آخر سر هم دو لقمه ایی که قورت دادن بالا میارن 😭😭
از امروز تصمیم گرفتم دیگه هیچی ندم بهشون ببینم خودشون اصلا چیزی میخوان واقعا دیگه توانایی ندارم صبرم تموم شده😔

تصویر
۱۲ پاسخ

سلام...بچم بعضی وقتا خودش میگه خودم میخورم بعضی وقتا میگه مامان خودت بهم بده...اگه خودش نخوره خودم اخرش بهش چند قاشق میدم ...اینو امتحان کن شاید جواب داد منم پسرم بدغذا بود الان بهتر شده...براشون غذا بریز خودت کنارشون نباش درسته بریز بپاش میکنن ولی بعضی از بچه ها اینجوری میخورن

سلام من میذارم خودشون بخورن خوردن که خوردن نخوردنم که هیچی چون به زور نمیخورن یا استفراغ میکنن عزیزم یه سوال شما از پوشک گرفتی شون ؟

از شش ماهگیش گذاشتم جلوش خودش بخوره درسته اوایل خیلی کثیف کاری میکرد و شاید اصن هیچی نمیخورد ولی کم کم یاد گرفت و به هیچ عنوان با قاشق دنبالش نکردم چون بفهمه که غذا نیاز بدنشه تشویق و تهدید نیاز نداره الانم خودش میخوره هرکسم میبینه میگه عجب کاری کردی از اول جلوش گذاشتی همونا که میگفتن اه چقد بده کثیف کاری میکنه خوبه اعصابت میکشه الان تشویقم میکنن

بیین اینکه بالا میارن ممکن به قدرت بلعیدنشون ربط داشته باشه
حتما با دکترش و گفتار درمان صحبت کن
گفتار درمان بخاطر این میگم که بلعیدن یاد بچه میدن

پسر منم دیروز با ولع کتلت خورد چند دقه بعد تا دراز کشیدم استراحت کنم بالا آورد و بعدش خوابید، عصر هم دوبار اسهال، فکنم توی غذاش فلفل دلمه ای که بوده بهش نساخته، غذا رو فقط با دست برمیداره، قاشق هنوز بلد نیست ، فقطم تهدیگ رو خیلی عاشقشه 🥹

خب چرا بالا میارن مگه دارو نمیدی بهشون این عادیه؟

بچه منم‌همینه‌غذا رو میخورا عوق میزنه بالا میاره

غذاروبزارجلوشونو تلویزیونو براشون بگیرسرگرم شن بخورن یااینکه کلا خانوادگی سرسفره شمامیخوریداونام نگاه میکنن ومیخورن اگه نخوردن دیگه حرص نخورعزیزم مگه ازفولادی

من امروزرسما عین شما تصمیم گرفتم ندم ببینم گرسنه میشه عصب دستم میگیره بابا من راضی هستم ۵تا قاشق بخوره ولش کنم

وای مثل پسر من من فکر کردم پسرم گلوش چیزی مونده همش استفراغ و اوق میزنه

می‌ذارم هر چقدر که اشتها داره میخوره نخورد هم یا کم خورد میذارم کنار برایش یک ساعت دیگه باز میارم براش

من میذارم جلوش خورد نوش جونش، نخورد جمع میکنم تا وعده بعدی🙂

سوال های مرتبط

مامان نفس خانمی💜😍 مامان نفس خانمی💜😍 ۲ سالگی
دیگه توبه کردم جلوی مادر شوهرم به بچم غذا بدم..شده به بچم گشنگی میدم و میارمش هرروز تو اتاقمون وای دیگه جلوش به دخترم غذا نمیدم..هروقت جلوش دو تا لقمه بیشتر خورده که بخاطر فعالیت شدیدش بوده و بیشتر گرسنه می‌شده دیگه از اونور از جونم در اومده...یا همون لحظه بالا میاره یا بعدش
امشب ساعت۶.۷ شام به دخترم یکی و نصفی اسنک خونگی دادم مواد تازه و. بعد اون هم چیزی نخورده تا ۱۲ شب قبل خواب گفت نون و پنیر می‌خوام...یعنی الان ۱. ساعتها گریه و ناله و استفراغ 😐😐 از جونش در اومد بچم...با اینکه چندشب پیش شام بیرون بودیم و فست فود هم بود دیگه اونجا من استرس که نکنه بالا بیاره ولی هیچیش نشد چون اونجا بخاطر گشنگی زیاد بیشتر از حد عادی خودش خورد ...
آدم به این چشم شوری ندیده بودم به خدا که نتونه غذا خوردن نوع اش ببینه ..چون وقتی داشت نون و پنیر میخورد می‌گفت چقدر میخوره چقدر غذا میدی بهش😒 حالا خوبه بچه من بدغذاست و چیزی. نمیخوره..کم پیش میاد کامل و خوب بخوره
مامان همتا مامان همتا ۲ سالگی
من به معنای واقعی کم آوردم.
الان دو سال نزدیک ۳ ساله که با غذا خوردن همتا مشکل دارم.
پیر شدم پیر.
چند وقته ولش کردم
میگه نمیخوام میگم باشه. میان وعده درست نمیکنم. یعنی واقعا نمیکشم که درست کنم. قبلا سه وعده غذا میخورد. دلم خوش بود. الان همونم نمیخوره یا به زور و بی رغبت. خب با خودم میگفتم هر بچه ایی یکجوره. حالا بقیه چیزاش خوبه ولشکن. دلم خوش بود. الان یه مدته به همه چی گیر میده. چرا اینجوری چرا اونجوری. چرا اینجا گذاشتی
درستش کن. خرابش کن. و اینم به کنار. الان چند روزه منو میزنه 😭
موهامو میکشه. دیگه اینو نمیتونم تحمل کنم.احساس میکنم ناراحتی اعصاب گرفتم. افسردگی گرفتم. حوصله کسی رو ندارم. یکی یکم بیشتر حرف بزنه اعصابم خورد میشه. چرا باید اینجوری باشه. مثل همین امشب بدون شام خوابید. اینقدر گیر داد چرا بالشتم کجه. راسته. درست کن. بعدشم یکی زد تو دهنم اصلا نفهمیدم چی شد.با گریه میخوابه. با گریه بیدار میشه. آزمایش دوسالگی داده. یکم ویتامین دی کم بود که دکتر امپول داد. یکم ذخیره اهن که شربت داده. الان چند ماه دکتر بهش مولتی میده. به جای زیاد کردن کمم کرده.
خسته شدم دیگه. واقعا خسته شدم.