من جرات ندارم از رو شکم با بچم بازی کنم تا یذره دست میکشم روش یا انگشتمو فشار میدم
شوهرم میگه الان انگشتت میره تو چشمش🤣🤣الان فلانش میکنی
خودش تا حالا شاید دو‌سه بار اروم دست زده ب شکمم میترسه

ترسو نیستن بچه هایه اوناهم هست دوستشون دارن منم شوهرم این فسقل رو خیلی خیلی دوست داره وروش حساسه

بروخداروشکر کن شوهر من شکمم وگاز میگیره انقدر فشار میده میترسم میگم نکن جفتمون وناقص میکنی میگه نترس هیچی نمیشه جا دندوناش روشکمم مونده 🤦🤦

اینم دقیقا میگه بس کن زدی کورش کردی
همش نوازشش میکنم میگه بچمو اذیت می‌کنی بخدا میزنی ی جاییش
میگم خنگول اون تو اب

مال من بیچاره تاتکون میخورم دادمیکشه سرم جنگ درس میکنه ک الان دوتایی ی چیتون میشه انقدعصبی میشم ک نگوهی گیرمیده عصاب ندارم

منم تا یکم باهاش ورمیرم میگ ولش کن نابودش میکنی گناه داره😐

نه با اتفاقا بچه عاشق این که نازش کنی هی دست بکش به شکمت که وقتی به دنیا بیاری نی نی ناخودآگاه دلت تنگ میشه واسه شکمت تو ایام بارداری من تا مدت ها دلم برا اون روزا می‌گرفت هی یادش بخیر مثل یه چشم به هم زدن گذشت🥲🤗

شوخی میکنی 🤣🤣🤣

آره شوهر منم ترسو😂😂😂😂🗿