۱۲ پاسخ

ای خدا قلبم خداروشکر بخیر گذشت

یکی پلاستیک یکی تیکه بادکنک خفگیشون بدجووووره
اصلا نزارید زیر دستو پا

وای امروز منم اینو تجربه کردم پاهام و دلم میلرزید

برا بچه منم اتفاق افتاد تاپیک رو خاستی بخون
خیلی بده آدم کل جونش از بدن می ه بچه اینطور شدنی
عزیزم سجده شکر ب جا بیار و نماز شکر بخون

خداروشکر منم امروز پسرم فکش خورد به میز بعد افتاد دندون پایینی هاش لثه اش،و بدجور برید دهنش پر از خون شد خدا رحم کرد صدقه باید زیاد بدیم

منم یبار دیدم پسسرم سرفه میکرد یک چیز دسستششش ببود بعد من مردم زندهه شدم گفتم ای ووایی ببچم بچم حفه شد دست انداحتم ت گلوش اونم تترسبد گریه میکرد شوهرمم دست پاش گم کرد نمییدونم چیزی خوورد یا ن وولی من فوری دست پام گم کرددم اون للحظه خیلی بد بوود تا چن روز تنم میلرزید خدا وااسه کسی نیاره

خداروشکر به خیر گذشت .
کاش فردا براش یه خروس قربونی کنی بدی نیازمند .

پلاستبک چی بود؟؟؟

وای عزیزم چه لحظه ی سختی بود تن منم لرزید خداروشکر بخیر گذشت

عزیزم بلا به دور چرا.پلاستیک میزاری جلوی دستش

خداروشکر به خیر گذشته
نایلون یا تیکه پلاستیکی ؟

خداروشکر ک بخیر گذشته . ی صدقه حتما بده

سوال های مرتبط

مامان 🩵💓R & H💓🩵 مامان 🩵💓R & H💓🩵 ۱۴ ماهگی
خدایی نکرده کسی اینجا بچش بخاطر تب تشنج کرده یا اطلاعی داره؟؟پسر من پریشب تا صبح تب داشت ک هی کنترل کردم و پاشویه کردم ولی ی مقدار رفت بالا و دو ساعت تا زمان بروفن بعدی مونده بود ، هم تب داشت هم انگار سردش بود میلرزید هم خیلی اروغ میزد و میخواست تو خواب بالا بیاره کلا بی قرار بود اون شب دیگه یه دو ساعتی خیلی سخت تبش پایین میومد ک تا ۳۹و نیم بالا رفت و سریع لباساشو دراوردم در حالی ک لرزم داشت منم خونه هم خیلی سرد بود بخاطر تبش کولرو نبست ، دست و پاش هی میپرید حالش بد بود و تا اینکه جیش کرد و ریخت ب شکمش و انگار ترسیده باشه خیلی گریه کرد اخر بروفنشو دادم ولی تبش زیاد پایین نیومد همچنان میپرید و میلرزید
تا اینکه نیم ساعت بعد همراه با گریه شدید کل بدنش میلرزید دقیقا ویبره میرفت وحشت کردم چند ثانیه طول کشید تا اینکه درازش کردم ب پهلو
خودشم بچم ترس کرده بود
بدم دکتری ک مطبش زودتر باز میکرد و دکتر خوبیم هست گفت تشنج نبوده ولی ب در استانه تشنج بوده و امپول بتامتازون داد
ی دکتر دیگه هم همینو گفت ولی گفت بستری کن تا دو روز ک شوهرم نذاشت …
بنظر خودم ک تشنج بود چون اون وضعیت وحشتناک بود بچه بغل خودم بود اما شوهرم میگه تو بزرگش کردی
دکترم گفت چون بچه هوشیار بوده حتی گریه هم میکرده لرز کرده و تو نباید لختش میکردی و فضای خونه هم اونقدر سرد میذاشتی م