۱۰ پاسخ

بچه های الان خیلی غر غرو و بد خلقن و اینکه کلی ویروس های جور وا جور هست و بچهای الان اکثر سیستم ایمنی ضعیفی دارن دائم تو خونه هستن و خلقشون تنگ میشه طبیعتا دوتا بچه کوچیک داشتن خیلی سخت میشه حق دارن مادرا

دیگه برا شما که دیگه پشت هم نیست بالای سه سال تفاوت میشه. بعدم هرکسی یه استانه تحملی داره یه مدل بچه ای داره همه ک مثل هم نیستن که شما دلزده بشی

بعد ت الان اقدام کنی تا اون بیاد خداروشکر بچت ت چهارساله زر دوسال فاصله سنی سخته

اگ اصابت ضعیفه نیار

بچه های من دوسال فاصله دارن پسرم خیلی اروم بود ولی دخترم ازوقتی بدنیا اومد مرده زندمو اورد جلو چشمم الان ک حرف میزنه حرف متوجه میشه راحت شدم دیگه میگم خوب شد پشت هم اوردم هم بازین تنها نیستن ولی دیوونه شدم تو این مدت تا بزرگ شن

خت تو شخویور اقدام کنی حالا سال بعدش دنیا میاد بزرگت حدودا چهار سالش میشه دیگه پشت سرهم نیست که

من از دوتابچه فقط اینو میدونستم ک تنها نیستن خونه از سوت وکوری درمیاد پسرم یه همدم داره باهاش بازی کنه و دراخر باهم بزرگ میشن. ولی کاملا اشتباه میکردم کاش قبل از بارداری چند تا تاپیک شبیه تاپیکای الانه خودم میدیدم میفهمیدم خونه میشه میدون جنگ مثل دیوونه خونه ارامش برا هیچکدوممون نمیمونه کاش میفهمیدم پسرم با اونهمه صفات اخلاقی عالی تبدیل به یه دیوونه ی عقده ای لجباز و بی تربیت میشه و دم ب دقیقه باخواهرش دعوادمیکنه و افت شدید تحصیلی داره .. میزاشتم حداقل بچه اول بره کلاس سوم از پس همه چیزش بربیاد عاقل تربشه بعدم مشاوره می فتیم و حرف میزدیم ذهنشو اماده میکردم بعد براش خواهر یا داداش میوردم. عاشق بچه هامم ولی چیکارکنم ک دلم برا جفتشون اتیشه. دیدی میری جایی ی بچه از فامیل بچتو میزنه یا هی اذیتش میکنه میخای اون بچه رو بگیری بزنی(؟چقدر ناراحتی برا بچه؟بچه ها من دم ب دقیقه دارن دعوا میکنن هیچکدوم وضع روحی خوبی نداره

ببین لابد بچت آرومه ک قصد اقدام داری یا کمک داری وگرنه برا من فکرش عذابه بچم همش در حال غر زدن و زود جوشه و لجباز شدیدا واسه همبن بچه هم شانسیه شاید هر دو بچت خوب باشن شاید دومی اذیتت کنه واسه همین چ کاریه بذار اولی بزرگ تر بشه و ریسک نکن ک بعد بیای اینجا گله کنی از عذابی ک میکشی

الان خوبه دیگه اقدام کنی پشت هم یعنی ناخواسته من خودم دخترم شش ماهش بود فهمیدم چهل روزه حاملم روزای سختی پشت سر گذاشتم و حالا ک پسرم شده پانزده ماهه و دخترم دو نیم ساله کمی سختی ها کمتر شده اما اعصاب نمونده برام😄

بروبگیربخواب دخترخوب..میخوای منم اعتراض کنم🤣

سختی خاص خودش رو داره باید اینو در نظر داشته باشید

سوال های مرتبط

مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۲ سالگی
خانما چندوقته حالم خوب نیست تازکی ها توهم میزنم کسی میدونه از چیه میگن از کمبود آهنه درسته ؟میدونی حیتگاطمون درست نیست خیلی میترسم انگار ی چیزی میبینم .امروز هم اصلا توهم نبود با گوشای خودم نیشنیدم مثل صدای جاریم داره بچه هامو صدا میزنه میرفتم بیرون‌گوش میدادم کسی نبود ولی اصلا توهم نبود میشنیدم بعد از فکرم میرفت دوباره میدیدم کسی داره بچه هامو صدا میزنه .حالم اصلا خوب نیست دختر همسایمون از فشار زندگی دیوونه شده منم سابقه افسردگی داشتم قبلن همون افسردگی که سگ سیاه توی مغزت هست انقدر روی خودم کار کردم ودکتر و داروی گیاهی خپردم و با ازدواج‌خوب شدم الان بخاطر بچه هام خیلی میترسم بزنه به سرم دلم میخواد گریه کنم من دوتاپسردا م که شیر به شیرن دوتا زایمان پشت سرهم دوتا شیردهی پشت سرهم بچه هام شیرخودممیخورن خودم. اروم میکنم میگم‌ از بی قوه ای بدنم هست نمیدونم اما قشنگ هم میبینم هم میشنوم نمیدونم چه کنم .چندبار خواستم توی گهواره مطرح کنمدوباره گفتم دامن میزنم به این موضوع الان هم دیگه از خونم میترسم امشب هم خواب نمیرم