۱۸ پاسخ

رها خیلی سریالشو دوست داره میگه مامان تو بمیری منم میمیرم😥😢

کی ن اینا؟؟

نکراره ؟؟ یا سری جدیده ؟؟شبکه چند میده؟؟

وای ک چقد امشب زار زدم برا جواد و مامان صدیقش😭😭😭😭

متاسفانه بچه ها دوست دارن این فیلمو من متنفرم پسرم دوست داره ، به نظرم خوب نیس برا بچه ها،،،، الان بچه های ما یه سنی هستن که این فکرا تویه سرشون هست که تنهاشون نزاریم یا هرچی اینطور فیلما بدتر روانه بچه هارو میزنه بهم از نظرِ من ...

دختر من فقط میگه کاش ک خونه ما اینجوری بود

دقیقادخترای منم

امشب من وبچهام سه تایی گریه کردیم مامان صدیقه مرد 😭

من امشب خیلی گریه کردم چشمام قرمز شد خاروندن الان یه چشمم باد کرده درد می‌کنه مثل تخم مرغ
پسرمم راه می‌ره منو بوس می‌کنه میگه مامان اذیت نشی یه وقت میگه بزار من سفره جمع میکنم درسامم میخونم

سلام مامان مهدیار. ببخشید من سوال داشتم عزیزم
شما دخترتون دندون شیریش فقط ریشش مونده بود. ریشش رو کشیدن یا جراحی کردن
ممنون میشم جواب بدی عزیزم🙏
پسرم ۵سالشه .دندون شیریش فقط ریشش مونده. دندون آسیابشه.
نمیدونم چکارکنم. ببرم الان بکشم؟؟
یا موقعیکه دندون دائمی در میاد بکشم؟؟

دختر منم هرشب باید ببینه اینقدرم غصه میخوره برا جواد و مومو ولی باید نگاه کنه دیشبم میگفت ایکاش خونه ما مثل خونه مومو بود

دختر منم عاشق بچه مهندس شده هرشب میپرسه بچه مهندس بازم میده میگم آره.

بیچاره جوادی
امشب 😔

عصری پسر من میگه تورو بفروشیم بره،بابا بره یه زن دیکه بگیره
من🤐🤐
زن دیگه😉😉
بابا😋😋

پسر من فقط گفت مثل غذاهای سارا درست کن خخخخ

😂😂😂😁😁😁😁🥴🥴

رادین عاشق این برنامه هست
هرشب نگاه میکنه باز فردا ظهر هم تکرار
اون شب میبینم گریه‌میکنه موقع فیلم میگم براچی گریه می‌کنی میگه چون مژگان مامان بابا پیدا کرده میخاد بره😔😂😂😁😁😄😄

دقیقا دیشب دخترمن میگفت چقدرم ایناخوبن باباشم کارخونه داره پولدارن کاش من دخترشون بودم 😐🤦🏼‍♀️

سوال های مرتبط

مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۵ سالگی
سلام .مامانا بیاین نظرتون رو بگید لطفا
من یک خواهر ۲ سال کوچکتر از خودم دارم و دوتا برادرکوچکتر خودم فرزند اولم.....خواهرم مشهد زندگی می‌کنه و منو خونوادم شهرستان یعنی ازهم دور هستیم هر ۲ هفته یا یکماه یکبار همو میبینیم ،خواهرم بچه نداره و بسیار حساس رو تمیزی رو دست شستن رو اینکه همه چیز سر جای خودش و مرتب باشه...هروقت منو دخترم میریم خونه ش مثلا اگه ازش آب بخوام داخل آشپزخونه میگه صبرکن خودم بدم یا هرچیزی رو رو بخوام نمیگه فلان جاست میگه صبر کن خودم بدم و با یک لحنی هم میگه ،به تمام حرکات دقت می‌کنه داخل خونش طوری که ما اصلا تو خواهش راحت نیستیم اگر دنبالت نیاد چشماش و نکاهاش دنبالتع که دستامون رو شستیم یا نه،موچکترین کاری رو انجام بدیم باید دست بشوریم،من بقدری که خونه دخترخاله و دخترعموهام بااینکه بچه داشته باشند یا نه راحتم خونه خواهرم راحت نیستم،دیگه به خودم گفتم عمرا اگه برم خصوصا منی که جداشدم تحول این رفتارهاش برام سخته.....خونه مادر من که میاد طوری رفتار می‌کنه و خونه رو تمیزنیکنه که میفهمونه که شماها هم کثیفین رعایت نمیکنید فقط من خوبم،یر سفره قاشق و بشقاب به اندازه همه میارم اون می‌ره برای خودش خداگونه میاره بهش هم میگم میگه که اخلاق من اینطوریه تو قاشق رو گذاشته بودی رو زیر سفره....یا سرسفره صبحونه نونش رو از بقیه جدا می‌کنه ،بنظرتون شما فقط یک خواهر داشته باشید با چنین وسواسی خونه ش مدیریت یا نه.....ناراحت میشوید که اینطوری از موضع بالا نگاه می‌کنه یا نه....آخه با خنده و شوخی نمیگه مثلاً دستات رو بشور یا فلان چیز رو من بهت میدم صبر کن،با یک لحن جدی میگه