هی کم کم عادت میکنیم
من که از دیروز فعلا بستریم تا فردا🥲
نه والا الان ۴۳ روز گذشته ولی هنوز نمیتونم به همه کارام برسم
من مامانم دوهفته پیشم بود، بعدش کارام انجام میدم البته نه کامل اما به سختی یکم، کم خوابی اذیتم میکنه، اصلا به شب که فکر میکنم غصه ام میگیره، گاهی فکر میکنم قبل بچه اصلا من چه جوری بودم، دلم برای اون روزا گاهی تنگ میشه (:
منکه هنوز خونه مامانمینام فقد ب بچه شیر میدم بقیه کارای بچع و همه چی پای مامانمه بازم خسته و بی خوابم🥴نمیدونم کی میخام برم خونمون و چجوری ب کارا برسم
من ك بعد از يماه و نيم هنوز خونه بابامم🫠
بس ك شبا تا صب گريه ميكنه طول روز كلا خابم
به نظرم بعد چهل روز خود ادم سرپا میشه و بچه هم اروم تر میشه ولی دیگه ۲ ماهش که میشه دیگه کم کم به این روال عادت میکنی
من ک عادت کردم دو سه روز اول سخت بود فقط بعدش ک بچه خوابه ب همه کارام میرسم ماشالله هرروز شبم مهمان دارم 😑
من کههنوزتسنه خوابم
انگار هیچ خوابی جبران کم خوابیا نیست برام
نگران اینم رفتم خونه خودم چجور تو تایمی که همسرم سر کاره تنهایی از پسری نگهداری کنم
بنظرم تا ۴۰ روز سخت نگیر اصلا
کار خونه انجام میشه یکمی آرامش بگیر تا روحیت خوب بشه بعد برنامه ریزی کنی به همه چی میزسی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.