۱۲ پاسخ

جامعه خیلی خرابه ولی بازم بعضیا جدی نمیگیرن، تو همین گهواره یکی از مامانا میگفت دخترم میره دوتا کوچه اونطرف تر خونه مامانم اینا، دختر بچه ۵ ساله رو چرا باید اجازه بدی تنها بره بیرون، یا میگن بچمون میره تو کوچه هرچی میگم نرو بازم میره، به نظرم اول اینکه نباید اجازه بدیم بچمون تنها جایی بره چه تو کوچه چه خونه دوست و آشنا، دوما آموزشهای لازمو بهش بدیم که جز پدر و مادر به کسی اعتماد نکنه، الان همین بچه اگه وقتی اون نامرد بهش گفت بیا بریم فلان جا میگفت صبر کن به مامانم اطلاع بدم الان اینطور نمیشد

یه مشت روانی تو مملکت هستن نه دخترامون امنیت دارن نه پسر هامون


5سال پیش بچه آشناها منتظر سرویس بود یکی دیگ میاد میگ من داداششم اومدم بیا سوارشو
تجاوز و قتل با ضربات چاقو
طرف مدرک تحصیلی بالایی داشت
اونم پسر 9ساله

ادم قلبش میگیره 🥺🥺خدا لعنتش کنه

🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

ای وای خدا خودش مواظیپب فرشته های کوچولو باشا

وای به حال دل مادر و پدرش
باید تیکه تیکه اش بکنن،همونجور دست و سر و گوشش رو بشکنن
طفل معصوم چه دردی کشیده طفلی

😔😔😔😢😢😢

قانون چرا این نجس رو آزاد کرده
موقع پرونده داشته
و این کار ه کثافت کاری می‌کرده
جالب اینجاست سرویس بچها باشگاه بوده
یه بچه هم ک‌بهش تجاوز کرده رو بچه طفلی خودکشی کرده
بازم اینو اشغال رو نگرفتن
ک زجر کش بدنش😡

خدا ور ش داره این اشغال رو 😡😡
چگونه خب بچه رو چرا زجر کش کرده😭😔😔😔
اشغال
چرا شکونده سر و دست گوش بچه رو 😔

اخ ک چقدر من سر این موضوع با شوهرم بحث داریم نمیذارم بچه تنها جایی بره حتی تا سوپری همش بهش نذکر نیدم ب عیچ مس اعتماد نکنه همه چیو ب ما بگه شچهرم میگه تو داری بچه رو ترسو بار میاری .باید تنها بره بیاد

میگم اینا چطوری با پسر باز سمت دختر ذهنشون نمیره اونم با پسر بچه خیلی کنجکاو شدم

تو هرپیج چیزای الکی ام مینویسن اخه بیشتر دیدم نوشته بود اومده بوده آیفون چیزی تعمیرکنه تو خونه ی اینا ولی دفه بعد تو کوچه دزدیدتش

سوال های مرتبط

مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۵ سالگی
سلام .مامانا بیاین نظرتون رو بگید لطفا
من یک خواهر ۲ سال کوچکتر از خودم دارم و دوتا برادرکوچکتر خودم فرزند اولم.....خواهرم مشهد زندگی می‌کنه و منو خونوادم شهرستان یعنی ازهم دور هستیم هر ۲ هفته یا یکماه یکبار همو میبینیم ،خواهرم بچه نداره و بسیار حساس رو تمیزی رو دست شستن رو اینکه همه چیز سر جای خودش و مرتب باشه...هروقت منو دخترم میریم خونه ش مثلا اگه ازش آب بخوام داخل آشپزخونه میگه صبرکن خودم بدم یا هرچیزی رو رو بخوام نمیگه فلان جاست میگه صبر کن خودم بدم و با یک لحنی هم میگه ،به تمام حرکات دقت می‌کنه داخل خونش طوری که ما اصلا تو خواهش راحت نیستیم اگر دنبالت نیاد چشماش و نکاهاش دنبالتع که دستامون رو شستیم یا نه،موچکترین کاری رو انجام بدیم باید دست بشوریم،من بقدری که خونه دخترخاله و دخترعموهام بااینکه بچه داشته باشند یا نه راحتم خونه خواهرم راحت نیستم،دیگه به خودم گفتم عمرا اگه برم خصوصا منی که جداشدم تحول این رفتارهاش برام سخته.....خونه مادر من که میاد طوری رفتار می‌کنه و خونه رو تمیزنیکنه که میفهمونه که شماها هم کثیفین رعایت نمیکنید فقط من خوبم،یر سفره قاشق و بشقاب به اندازه همه میارم اون می‌ره برای خودش خداگونه میاره بهش هم میگم میگه که اخلاق من اینطوریه تو قاشق رو گذاشته بودی رو زیر سفره....یا سرسفره صبحونه نونش رو از بقیه جدا می‌کنه ،بنظرتون شما فقط یک خواهر داشته باشید با چنین وسواسی خونه ش مدیریت یا نه.....ناراحت میشوید که اینطوری از موضع بالا نگاه می‌کنه یا نه....آخه با خنده و شوخی نمیگه مثلاً دستات رو بشور یا فلان چیز رو من بهت میدم صبر کن،با یک لحن جدی میگه