نه اصلاااا دوست ندارم جدا بشم ازش
خدا اون روز نیاره
من به هیچ کسی اعتماد ندارم ۱درصدم اعتماد داشتم بدون ماهلین اصلا خوابم نمیبره نمیتونم بدون اون بخوابم دیونه میشم رسما
نه خودم طاقت ندارم دور باشم از اون بدتر شوهرم عمرا اجازه بده
اره ۴ ماهه بود ۱۱ شب مادر همسرم فوت کرد مامانم اینا اومدن بردن شب اونجا بود .پسرم شیرخشکیه . آبجیم ساعت کوک کرده بود ۳ ساعت ی بار شیر میداد بهم پیامک میزد خوردا . دو سه شب اونطوری بود . ولی صب بدو بدو میرفتم بغلش میکردم صبحانه خودم سرلاک میدادم میومدم از ۴ ماه غذاخورش کردم
٨ماهش بود ٥روز گذاشتمش پيش مامانم رفتم تركيه 👅ولي خيلي دلم تنگش شده بود اصن بهم خوش نگذشت
من فقط یک شب اونم بیمارستان بودم
دوتامون بهم عادت کردیمه انگار دوقلوها 😅😅
تا مجبور نشم،جایی نمیذارمش.الحمدلله هنوز مجبور نشدم
من از اول شده یه روزهایی که بدنم نمیکشید و پیش مامانم یا مادر شوهرم میخوابید
چند ماه قبل هم عمل داشتم ، حدود ۱۰ شبانه روز پیش مادر شوهرم بود ، روزها یکی دو ساعت پیشم بود ، البته من فقط رو تخت دراز کشیده بودم و اصلا نمیتونستم حرکت کنم
بله ۳ شب وروز وقتی ۸ ماهش بود بیمارستان بودم پیش ابجیم بود
۵ شب وروز هم برای جراحی بستری بودم ۱۰ ماهش بود باز م پیش ابجیم بود
من اصلا نمیتونم .حتی پیش باباش همش میگم خوب بهش نمیرسن یا مثلا نصف سردش میشه فلان
نه اصلاااا حتی فکرشم برام سخته خیلی وابسته ش هستم
حدود ۶ ماه دیگه باید برم زایمان کنم و شاید دو شب بستری بشم و از الان ناراحتم واسه بچه ام که قراره ازم دور باشه
ن اصلا نشده
نه هنوز 😵💫
من حدود ۲۰روز ازشیر گرفتم تقریبا ۱هفته شبها دادم با عمش خوابید بقدری خیالم راحت بود که انگار با خودم خوابیده،تازه باز گهگداری هم میفرستم میگم عمه جان شب تو بخوابون خیلی حال میده خدایی😁
بستگی داره کی باشه اگ مامانت باشه ن خوبه
مامانا بیشتر حواسشون هست تا بقیه
منکه انقد بهش وابستم اصن نمیتونم
فکرشم برام عذاب اوره چ برسه بزارمش جایی ☹️
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.