خانوما بیاین جواب بدین میخوام ببینم نظر شماها چیه؟
امروز دخترمو برده بودم پارک یه پسر بچه ۴ ۵ ساله با لباس مردعنکبوتی با نقاب قرمز ترسناکش اومد دختر من بالای پله ها پشت نرده بود واسه پایین اوردنش باید دور میزدم از پله میرفتم بالا
این پسره رو که دید شروع کرد گریه و ترسیدن اصلا یه وحشتی کرد که حد نداره من دیدم الان بخوام دست بچه امو ول کنم برم انور که بتونم بیارمش پایین وحشت بچه ام بیشتر میشه
به پسره خیلی آروم گفتم پسرم بچه من ترسیده میشه ماسکتو در بیاری؟پسره هم درآورد ولی مادره سریع اومد نه بزن ماسکتو ترسیده که ترسیده
گفتم داره گریه میکنه بچه ام گفت باشه گریه کنه بچه من تازه خریده دوس داره بزنه
دیگه دعوامون شد نه بزن بزنا در حد دعوای لفظی
بعدش زنه رفت ماسک بچه اشو گرفت میذاشت رو صورت خودش از جلو بچه من رد میشد
میخوام بدونم نظر شماها چیه؟بنظرتون نباید یکم همدلی و دوستی به بچه ها یاد بدیم؟اون مقصر بود یا من؟

۱۴ پاسخ

جالبه بچه‌اش شعورش رسیده مادرش نه

بچه با بچگیش درک کرده زن ب اصطلاح مادر درک نکرده،چی بگم قضاوتم نمیشه کرد شاید حال روحی خوبی نداشته یا سر خرید ماسک بچش اذیت کرده

چقدر یه ادم میتونه بی شعور و بی فرهنگ و عقده ای باشه...
متاسفم براشون...
من بودم میزدمش..

وای عجب زن بی تربیت و بیشعوری بوده بعضی ها بخدا که عقده ای هستن خوبه که خودش هم مادر بوده

مادرعقده ای بوده خاک توسرش نفهم

این چی بود من خوندم😑😑😑😑 خدا به داد شوهر و قوم خویش شوهرش برسه

چه مادر بی شعور و نفهمی بچه این زن چی میخواد در بیاد ؟؟؟ چقدر بعضی ها عقده آیی هستن

مادره از صدتا بچه بدتر بود ک :| مگ داریم مگ میشه

فقط میشه تاسف خورو برای اون مادر ک اینقد بچه گانه رفتار میکنه

روانی بوده والا

عزیزم معلومه که اون مقصربوده نه شما ،ازنظرمن مریض وعقده ای بوده

بچه ب اون کوچیکی درکش بیشتر از ب اصطلاح مادرش بوده

وااایییی😐😐😐🤣🤣🥴🤣🥴چه آدم کم شعورییی.
بعد ینی چی بچتو با لباس مرد عنکبوتی میاری بیرون

یا خدا 🤕😵‍💫😵‍💫
چه مردم چیز....شدن یعنی چی ماسک و میزد رو صورت خودش چقدرادم باید بی شخصیت باشه البته بلانسبت همه 😐🤦🏻‍♀️

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی ۱ سالگی
منو پسرم حموم بودیم بعد شوهرم سرکار بود یهو در حمومو باز کرد گفت سلامممم من تعجب کردم چون اخر شب میومد گفتم چرا یهو اومدی ترسیدم اونم گفت اومدم دوش بگیرم برم مواظب باش بچه سر نخوره… گفتم نه بابا من خودمو شیتم پی تو بیا تو حموم من برم بیرون لباسمو بپوشم بچه رو ازت بگیرم. همینکه درو بست بچم سر خورد با صورت خورد زمین لبش پاره شد فکش باد کرد… شوهرم یه کولی بازی دراورد که نگو میزد تو سرش داد میزد وای بچم چی شد صورتش خونیه بچه هم درد داشت هم از داد و بیداد باباش ترسید. یه پنج دقیقه گریه کرد بهش شیر دادم خوابید. حالا شوهرم میاد میگه من گفتم مواظبش باش… فقط میگه مواظب باش یه بار نشد ببرتش حموم خب بچه از دیدن تو ذوق کرد با اینکه من دستاشو گرفته بودم سر خورد مگه تقصیر من بود. حالام قهر کرد رفت… من خودمو صورت خونی بچمو دید حالم بد شد ولی اون انقدر وحشی بازی دراورد فرصت نداد منم احساساتمو بیان کنم . همیشه همینه من باید قوی بشم چون اقا نمیتونه خودشو کنترل کنه. میریم واکسن بزنیم یا دکتر ببریمش من باید بچه رو نگه دارم چ‌ون میگه من نمیتونم حالم بد میشه. حالم از این وضع بهم میخوره
مامان امیرحسین🌙 مامان امیرحسین🌙 ۱ سالگی