۷ پاسخ

مادرا هم ممکنه عصبانی بشن این از مهر مادریشون چیزی کم نمیکنه.
شاید بهونه باباشو می‌گرفت . نق نق بچه ها بی‌دلیل نیست فقط زبان گفتنشون فرق داره .شاید تو کلاس خستس شده بود
گشنش بود و ....دختر من تو این شرایط نق نق داره

اونجا رفتی که هم خودت هم بچه ت اذیت شد میومدی خونه خودت
نشده خودت نخواهی جای بری و بزور بری

حالا پسر من میگه بریم خونه یکی فقط خونمون نیاین با اشک وگریه وزاری میارمش خونه

آدم مار بشه مادر نشه الان میفهمم این جمله رو،خدا خودش کمکمون کنه

عزیزم درسته از کوره در رفتی اما تو هم انسانی و یه حدی داری
خودتو ببخش و دفعه های بد کلا تو اتاق نگه دار بچتو تا اذیت نشی

چه کلاسی میبریش ؟؟

عیب نداره خودتو سرزنش نکن ماهم آدمیم واقعا کم میاریم گاهی
من گاهی واقعا نمیتونم خودمو کنترل کنم داد میزنم بعدش پشیمون میشم

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
سلام مامانا
لطفاً راهنمایی کنید چیکار کنم
دیشب شام به بچه هام الویه دادم ساعت ده شب تموم شدن ....یازده هم ماست پرچرب دادم با چهار شیره ... یازده و نیم خواستم بخوابونم تا 12.15 دخترم خوابید و 230تا شیر خورد..... خوابش نمی‌برد و شیر میخواست ...تو تاپیک قبلی گفتم همش بهونه میگیره .... از 4عصر هم بیدار بودن... 12,15خمابید دوباره 2.20بیذار شد گریه میکرد شیر میخواست ....آب دادم گریه کرد گفت شیر ..‌انقد گریه می‌کنه اشکاش میاد و داداشش رو هم بیدار می‌کنه .... بعد دوباره چهار بیدار شد .... و بعد ساعت هشت صبح .... شبا چی می‌دیم به بچه هاتون چی می‌دین که سیر میمونن...غذای برنجی هم دخترم زده شده خیلی نمیخوره...کلا غذا زیاد نمیخوره...شربت اشتها هم تازه یوروویتال شروع کردم براش هنوز تاثیری. ندیدم ...بنظر خودم غذا زیاد نمیخوره و شبا گرسنش میشه... دیگه تا صبح پوشک هم یبار عوض کردن بودم ...انقد شیر خورده بود نه صبح با گریه بیدار شد لباسش خیس شده بود نشون میداد .... از اونور هم پسرم چندبار بیدار شد شیر میخواست 😞😞
مامان دلسا و تودلی🥰 مامان دلسا و تودلی🥰 ۲ سالگی
*روز سوم گرفتن شیر*
دیشب دلسا یه بار ساعت 3 از خواب بیدار شد بغلش کردم ابش دادم خورد یکم گریه کرد و خوابید
صبح ساعت 8 بیدار شد باز به گریه
که طبق روال باز بغل و اب
وقتی بیدار میشه بغلش میکنم میبرمش اشپزخونه بهش اب میدم میخوره میگم مامان میریم تو اتاق باز میخوایم بخوابیم برای شبا هم همینجوره فعلا که این روش جواب داده
خوابید و ساعت 10 بیدار شد به گریه
خوابش میومد ولی نمیدونم گرسنش بود یا چی
خیلی گریه کرد و می می،می می کرد
هر کاری کردم اروم نشد حدود 45 دقیقه به نق و گریه گذشت تا کم کم اروم شد گفتم مامان بیا صبحونه بخوریم براش صبحونه اوردم خورد دیگه سیر شد سرش گرم شد
بعد از نهارم رفتیم خونه مامانم تا 11 شبم اونجا بودیم این وسط چند بار بهونه گرفت یه بارش که خیلی دیگه داشت بی تابی میکرد بردمش تو پارکینگ مامانم اینا توپ بازی کردیم اروم شد
امشب عصاره خوریشو ندادم بهش نمیخوام به مکیدن موقع خواب عادت کنه
من دلسا را قبلا وقتی هنوز زیاد خوابش نمیومد میاوردمش تو رختخواب ولی الان میذارم حسابی خوابش بگیره و بیارمش
خلاصه که در کل پروژه ی سختیه
به شدت دلم برای شیر دادن و اینکه بیاد بهم بچسبه تنگ شده🥲
تا کی بچه بهونه میگیره؟چند روز طول میکشه تا یادش بره دیگه؟
مامان دلسا و تودلی🥰 مامان دلسا و تودلی🥰 ۲ سالگی
اولین روز از شیر گرفتن به پایان رسید😁
صبح که دیگه بیدار شد اخرین وعده ی شیرشو خورد
بهش صبحونه دادم بعدش هی نق زد که شیر میخوام سر سینم چسب برق زدم گفتم می می اوخ شده درش اوردم نگاهش کرد گفتم بیا دست بزن ببین اوخ شده دیگه رفت اون طرف نشست و باز نق نق کرد تصویری زنگ زدم مامانم یکم حرف زدیم با مامانمم دردودل کرد که می می اوخ شده بهشم نشون دادیم😀
خلاصه بهش میوه دادم خورد یه یک ساعت بعدش نهارش دادم و از خونه رفتیم بیرون خونه مادر شوهرم اونحا هم چند بار نق زد که شیر میخوام گفتم می می اوخه یکم که نق زد بعدش بهش یه خوراکی یا میوه میدادم
بهتر میشد یادش میرفت دیگه عصرش خیلی داشت بهونه میگرفت بردمش تو حمام اب بازی کرد یه نیم ساعتی سرش گرم شد اومد بیرون تا یکی دو ساعت اوکی بود باز شروع کرد ارونحا اومدیم بیرون رفتیم خونه مامانم(خونه ی مادر شوهرم و مامانم به هم نزدیکه)دیگه اونجا یکم بازی کرد بستنی خورد قبلشم بهش شام داده بودم
تا ۱۲ که اومدیم خونه اومدیم تو اتاقش یکم با اسباب بازیاش بازی کردیم دیگه گفتم بخوابیم هی می می کرد گفتم اوخه گیجه خواب بود دیدم خیلی نق میزنه توی عصاری خوریش میوه ریختم اومدیم توی تشکش یکم اونو خورد یکم زدم پشت کمرش و خدا را شکر خوابید
حالا دلسا وسط شب بیدار میشد همیشه ببینم امشب چی میشه🤦🏻‍♀️
انشالله بگذره زودتر
سینه هامم سنگین شده یه بار دوشیدمش باید برم یکم دیگه بدوشمش که سبک بشه کمی