۷ پاسخ

ببین عزیزم پسر منم همینه...الان تو سنی عستن که لجبازی میکنن...من که پسرم سرم داد میکشه و دستور میده انگار که من نوکرشم و اونم یه آدم بیست ساله...بزرگ‌بشه بهتر میشه...سعی کن زیاد بهش توجه نکنی... بزار گریه کنه..توجه نکن... هر چی بیشتر ناز بکشی، بعدا برات سختتر میشه

ببین من دوقلو دارم.یکیشون آروم.اون یکی همینطوری که داری میگی.برای کوچیکترین چیز بهونه میگرفت.و در حدی بود که نمیتونستم یه بیرون ساده برم.دیگه هممونو به مرز جنون رسونده بود.آخرش بردمش پیش متخصص روانشناس کودکان.ازش چندتا تست گرفت و ۲ تا شربت بهم داد.میتونم بگم اگه ۱۰۰ بود اذیتش الان شده ۱۰.این فقط راهنمایی بود.ویگه تصمیمش با خودته.

ببین یک آزمایش چکاب کامل ببرش برا کمبود های بدنش
بعد براش بازی فکری بخر یا بزن گوگل درست کن
باهاش کار دستی درست کنی بازی های تخلیه خشم بازی های دقت و تمرکز
نقاشی بکش باهاش
رنگ آمیزی
پارک ببرش اگه تونستی مهد ثبت نام کن روز در میون ببر

شایددلتنگ بیشتربراش وقت بذارصحبت کن ببرش بیرون

احتمالا کمبوداهن یاکمخونی داره

عزیزدلم🥺بخدا ترسیده . همیشه براش ایه الکرسی و چهار قلو بخون
سعی کن خیلی خیلی خیلیییی باهاش بامحبت باشی . شاید کمبود محبت داره شایدم دلتنگ پدرشه
از شوهرت جدا شدی ؟

پیش اونا گریه نمیکنه؟ نکنه دلتنگ باباشه؟

سوال های مرتبط

مامان سلوا مامان سلوا ۳ سالگی
سلام .. واااایی دیگه نمیدونم از دست رفتارای سلوا چیکارکنم. دیشب گیرداد برادرزادم پیشش بخوابه اونم نموند رفت خونش 2 ساعت فیکس گریه که بگو بیاد هرچی میگم خب عزیزمن باباش نمیزاره باید خونش بخوابه میگه نه بالاخره خوابش برد به سختی ساعت 6 باز گریه اومده که کولر خاموش کن پنکه رو خاموش کن خاموش کردم بازم گریه که چرا اصلا روشن بودن اینا آخرشم بهم گفت بیشعور! رفت تو اتاق دیگه باز گریه رفتم چیه مامان میگه خفه شو باهام حرف نزن!! باز گریه مامانم رفت دنبالش برد باز خوابوندش .. نمیدونم چرا بامن چپه من تا جای که راه داشته باشه باهاش کنار میام فقط وقتایی که جیغ میکشه و بهانه الکی میاره و گریه میکنه عصبی میشم سرش داد میزنم اونم بیشتر واکنش بقیه رومخمه واسه خودم بود میزاشتم گریه کنه تا وقتی گذاشت برم نازشو بکشم ولی اینجا بچه گریه و جیغ بقیه هم این چرا اینجوری شده ببرش روانپزشک جنی شده ببرش پبش دعانویس چقد لجبازه چقد بی ادبه چقد چقد چقد ... بیشتر دیونه میشم ... تا خونه پیدا کنم برم سرخونه و زندگیم هم خودم هم بچم روانی میشیم