۱۳ پاسخ

من تقریبا ۱/۵ گرفتم
از ی مدت قبل از پستونک بیچاره بد گفتم اه بده بستونک نخور مامانجان و از این حرفا ک بچت بلده .
بعد یهو تو ماشین بودیم مثلا مرتاب کرد بیرون تو جوب و هر بار ک بهونه گرفت گفتم یادته مامانجان انداختی تو جوب خودت خواستی این شد و نداری و این توضیحات تقریبا یکهفته طول کشید و من اله توفیق شد پستونک و ما الان خونمون تقریبا ۱۰ تا پستونک یادگاری داریم🤣

اول یک هفته وقت گذاشتم هر شب براش داستان پستونکی گفتم گفتم ایریک دندوناش قشنگه میخواد با دندوناش بخوابه و اینا سرج کن گوگل میاد با اب و تاپ بگو تو ذهنش ملکه شه بعد سرم داشت دندون کرسی در میاورد خیلی بهش نیاز داشت سرش داشت پاره میشد یدونه رفتم خریدم ولی اصلا بهش نشون ندادم یه روز صبح بیدارشد پستونکش پاره شد گفتم اه اخ شده ببر بنداز سطل اشغال خودش رفت انداخت سطل اشغال خیلی مهمه خودش بندازه شب شد گفت پستونک گفتم اشغالیه ماشین اشغالی اومده بردتش پیش خودش یکو ناس ناسی کرد داستان گفتم سرگزمش کردم فرداشم همین میپرسید میگفتم پیش ماشین اشغالیه ‌... دیگه بی قراری نکرد اما خیلی لج باز شد ۳ هفته تمام با صبوری اروم کردنش موقع لج گذروندیم سنشم فیک ۲سال اگه بزرگتر بشه سختره اما واسه هرچیزی ذهن بچه رو اماده کن

یه روز رفته بودم خونه مامانم پستونک یادم رفته بود دیگه همون بهونه شد واسه از پستونک گرفتن وقتی اومدم خونه دنبالش گشتیم گفتم نبودیم خونه آقادزده اومده برده دوسه شب اول خیلی لج میکرد همش تو خواب دنبال پستونک میگشت اوایل همش عذاب وجدان داشتم به شدت عصبی و لجباز شده بود مامانم و شوهرم غر میزدن که بده بخوره بعد یکماه دیگه فراموش کرد دیشب رفته بودم برا دختربزرگم لوازم التحریر بخرم یه دفتر نقاشی بچه رییس هم برای کوچیکه خریدم از دیشب هی گریه میکنه عکس پستونک رو جلد دفتر رو نشونم میده میگه به به( به پستونک میگفت به به)

من از ۱۰ شهریور گرفتم. داره دندونای اسیاب در میاره تو این دوماه ۳تا پستونک پاره کرد ... این یری اخری پستونکشو که پاره کرد نشونش دادم گفتم بببینم موش پی پی کرده اینطوری شده اگه بذاری دهنت دهنتون خراب میشه بیا بندازیم دور خودش گفت اه دور بعد میخندید گذاشتم رو پام خوابید فقط روز دوم موقع غروب میخواست بخوابه بهونه اورد ده دقیقه گریه کرد از روز سوم فقط شاید یبار در روز ایمشو بیاره

عزیزم شب برای گرفتن از پستونک خوب نیست چون بهونشو میگیره،صبح که بیدار میشه دیگه قایمش کن،سراغشم گرفت سرگرمش کن،ظهر اگه خواستش برای خواب بهش بده،بعد دوباره قایم کن
شب اگه تونستی ببر بیرون تپی ماشین بخوابه
نصف شب اگه گریه کرد بده و دیگه از صبحش نده
اول زمانش رو کم کن
من خودم ۶ روزه که گرفتمش

من قبل عید گرفتم بهونه پستونکو میگرفت زوری رو تاپ میخوابوندمش دو سه شب بیقراری کرد

من اول روز بعد شبو گرفتم شبم یهو گرفتم شوهرم باهام همکاری کرد گریه میکرد یا گوشی نشونش میدادیم یا میبردیمش با ماشین میچرخوندیم تا بخوابه تقریبا یکماه اذیت کرد تا از سرش افتاد دوماهونیم بعد پستونک شیرو گرفتم

منم میخواستم ندم بهش
یک سااااعت آشوب به پا کرد
بعدش دادم خابید😭

۵ ماهگی شروع کردم تا ۶ ماه گرفتم دیگه

توی ۹ ماهگی و خیلی راحت گرفتم
سر پستونک و بغلاشو برش دادم خورد و بدش اومد دو روز همینکارو انجام داد دیگه نخوردش

یک شهریور پستونک گرفتم

من پایان یک سالگی دگه گرفتم
اول در طول روز بهش ندادم بعد شب که میخاست گذاشتم رو پام

می‌خوام بگیرم هنوز شروع نکردم
بنظرم دیرتر سخت تره

سوال های مرتبط