میدونم حرفی که میزنم خیلی سخته اما باور کن اونا دقیقا میخوان ذهن تو بهم بریزه کاری که دکتر برات صلاح میدونه رو انجام بده و اگر شوهرت هم زیاد حرف زد بگو الان زمان قدیم نیست که همه بخوان یه روز دو روز درد بکشند تا زایمان کنن مطمئنم تو هم قصد نداری راهی و انتخاب کنی که منم مثل مادرت سختی بکشم
کلا فک کنم باید پذیرفت که خب اونا دلسوز نیستن، خودتونو ناراحت نکنین و به چیزای بد فکر نکنین، امیدتون به خدا باشه، انشالله کمکمون میکنه در شرایطی که ازش میترسیم
اووووف من همچنان مقاومت میکنم و بهشون نگفتم میدونم بگم داستانای منم شروع میشه....
اینام انقدر طبیعی راحت میزان میخوان طبیعی و به زور بکنن تو حلق من که خوبه...
والا خواهر شوهرم گفت شب عروسیم هیچی نفهمیدم اصلا نگران نباش خیلی راحته....خدا شاهده من تا چهل روز بعدش درد و خونریزی داشتم حالا و برسع بخوام طبیعی بزام
بابووو خانومم ولش کن واگذارش کن ب خدا واسه چی انقد خودتو ناراحت میکنی استرس بخودت وارد میکنی
چی میگن درباره زایمان؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.