۶ پاسخ

اگه هنوز نمیدونه نور گوشی رو خیلی کم کنید در حدی که تاریک شه وقتی دید جذاب نیست زیاد سرش نمیاد اگه گفت چرا بگید داره خراب میشه
جلوش هم گوشی دستون نگیرید

دختر منم همش میگرفت یه روز دیدم تیک گرفته تند تند پلک میزنه اونم محکم! انقدر حالم بد شد ترسیدم بردم دکتر اعصاب ازش نوار مغز گرفتن! دکتر گفت نوارش خوبه ولی از گوشیه.منم دیگه جلوش گوشی دستم نگرفتم فقط وقتی خوابه! کلا هم گوشیمو ی مدت سایلنت کردم چون حتی با گوشی حرفم میزدم تیک میگرفت.خداروشکر سر ی هفته آروم شد تیکش هم رفت!خدا میدونه چی کشیدم‌.گوشیتو بزار بالای کمدی جایی نبینه!ی مدت فقط بازی کنید تا از سرش کامل بیوفته

قایم کن نبینه

من بخاطر گوشی امروز مادر شوهرم اسم مادر سنگدل گذاشت روم

من قایم میکنم
وقتی خوابن گوشیمو چک میکنم
وگرنه میگن شعر بزار

جلوی بچه خودت هم گوشی دستت نگیر

سوال های مرتبط

مامان دلسا و تودلی🥰 مامان دلسا و تودلی🥰 ۲ سالگی
امشب دلسا را برده بودم پارک
یه دختر بچه تقریبا ۵ ۶ ساله نشسته بود رو نیمکت داشت گوشی بازی میکرد پیش خودم گفتم چی میشه که یه بچه به گوشی بیشتر علاقه داره تا پارک و بازی
اولش دقت نکردم که مامانش یا باباش کجان بعدشم نفهمیدم کجا بودن که گوشی را داده بودن دست بچه خودشون رفته بودن
یه لحظه رفتم دنبال دلسا وقتی برگشتم دیدم مامان باباش کنارشن و بچه داره گریه میکنه فکر کنم چون گوشی را ازش گرفته بودن خلاصه سکم بعد دختره اروم شد رفت یکم سرسره بازی کرد
بعد با مامانش رفت یه بستنی خرید مامانه اومد نشست رو نیمکت و سرش و کرد تو گوشی و کلا تو دنیای خودش بود
دختره بستنیشو باز کرد ازین پیچ پیچی رنگیا بود گفت عه مامان ازین بستنیاست مامانه حتی سرشو بلند نکرد ببینه بچه چی میگه
دختره هم رفت پیشه یه بچه دیگه بستنیشو نشون داد و یکم بازی کرد

خلاصه ته حرفم اینه کاش برای ساکت کردن بچه هامون گوشی دستشون ندیم،کاش وقتی بچه با ذوق میاد چیزی را نشونمون میده ما هم باهاش همونجور ذوق کنیم،کاش وقتی روحمون مریضه بچه دار نشیم
امشب واقعا دلم گرفت برای اون بچه
و از خدا خواستم بهم توان بده که بتونم برای بچه هام وقت بزارم چ درست تربیتشون کنم🥲
مامان دلانا مامان دلانا ۲ سالگی
تجربه ترک گوشی
قبل از هرچیزی بگم چیشد که وابسته گوشی شد دخترم،زمستان گذشته من جراحی ناحیه شکمی برای مشکلم داشتم و نقاهت سختی رو پشت سر میذاشتم همزمان با من پدرم جراحی ناحیه کمر داشتن سه مرحله و مادرم هم از ما پرستاری میکرد هم مراقب دخترم بود و هندل کردن شرایط واقعا سخت بود،تو این مدت پدرم و من نمیتونستیم با بچه بازی کنیم و برای سرگرم کردنش پدرم با دخترم کلیپ میدید و کم کم دخترم به اینستا وابسته شد و تا مرداد امسال حتی غذا خوردن رو با گوشی انجام میداد صبحا پا میشد فقط گوشی میخواست😪
یه روز تصمیم گرفتم دیگه گوشی رو از سرش بندازم و به انیمیشن های آموزشی عادتش بدم،گوشی رو خاموش کردم و یه هفته تمام وقتم رو فقط اختصاص دادم به بازی باهاش و حتی اصرار میکرد گوشی بدم بهش هی سرگرمش میکردم سه روز گذشت یکم بهتر شد دیگه سراغ گوشی نمیگرفت هی بازی معرفی کردم بهش،انیمیشن هارو بهش نشون دادم و کم کم عادت کرد و دیگه حتی گوشی دستم میگرفتم سراغ گوشی نمیومد خداروشکر این دوره هم گذشت ولی خیلی سخت بود🙃