۴ پاسخ

من هنوزم ب ارسلان شیشه میدم
چون روزا خابیدتی با اون میخابع
با دخترم رو بخابونم میدم دستش ک مشغول باشه
شوهرم گفته تا پنج سال هم بخوره کاریش نداشته باش

سلام منم داستانم همینه
پستونک رو از دهن بچه در میاره
تازه جفتشون باس من رو پا میخوان بخوابن رو پا شوهرمم نمیخوابن حالا فک کن چطوری باید بخوابونم😐🙄

ای جاااانم چقدر سخته.حدا قوت بده بهت عزیزم.اما تمام تلاش بکن که بزرگه فکر نکنه یهو دوست داشتنش کم شده

😂😂😂😂یا خدا

سوال های مرتبط

مامان نلین مامان نلین ۲ سالگی
خب اومدم تجربه ی خودمو در مورد ترک پستونک بگم نمیگم راحت بودش ولی اونجوری که برای خودم غول ساخته بودم نبودش من ۱۲ روز پیش خیلی یهویی نلین از خواب بیدار شد تصمیم گرفتم پستونک بهش ندم البته نلین تا قبل ۱۸ ماهگی فقط برای خواب و هنگامی که از خواب بیدار میشد بهش میدادم که دوباره به خوابش ادامه می‌داد تا اینکه از اردبیهشت ماه که تب ۴۰ درجه کرد وابسته پستونک شد که فقط می گفت پستونک که کلا در طی هم زیاد می خورد یه مدت گفتم ایرادی نداره چون دندونش هم در می آورد از اونورم خواب در طی شبش خیلی بدجوری شده بود پشت هم توی خواب بیدار میشد و پستونک می خواست دیگه دیدم خیلی وابسته شده صبح بیدار شدم گفت پستونک گفتم مامان نمیدونم کجا گذاشتی برو بگرد پیداش کن تا ساعت یازده موقع خواب نیم روزش یه پنج دقیقه گریه کرد و خوابش برد بیدار شد گفت پستونک نلین به پرنده ها علاقه داره گفتم مامان پرنده ها بردند گفتند نلین بزرگ شد گفتند چیزی دیگه ی برای نلین میاریم گفت نه نه منم پشت هم تکرار میکردم پرنده ها بردند تو که پرنده ها رو دوست داریی تا غروب حسابی سرشو گرم کردم حسابی خستش کردم شبش رفتیم با هم عروسک به همراه وسیله های تمیز کاری خریدیم نلین خیلی جارو دسته بلند دوست داره گفتم نلین کدام‌ها رو دوست داریی پرنده ها گفتند هر کدوم دوست داریی بردار که انتخاب کرد اومدیم خونه خیلی خسته بودش زود خوابش گرفت در طی شب هم بیدار شد یکبارش روی پام گذاشتم چند بار دیگه پشتشو ماساژ دادم خوابش برد نمیگم راحت خوابش برد حتی چند دقیقه گریه هم کرد ولی خب اونجوری نبودش زود خوابش می کرد فرداش چند باری اومد گفت پستونک بازم همون جمله ها رو گفتم و عروسکشو نشون گفت باشه روز سوم تب کرد بقیه رو پایین میذارم
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام خانوما خسته نباشی

رایان یه مدت بود شیر فقط یه وعده قبلا خواب میخورد و یه روز درمیون هم عصرونه شیر موز با شیره ی انگور میدادم میخورد 🍼🍼
الان چند روزه با اینکه غذا خوردنش یکم خوب شده غذا میخوره ولی شیر هم زیاد میخواد ، دم به دقیقه میاد یخچالو باز می‌کنه میگه شیر شیر 🥴🥴
یه دوستی داره که باهم میرم کارگاه ماشاالله اون خورد خوراکش خوبه غذا خوب میخوره با اینکه از رایان دو ماه کوچیکه ولی قد و وزنش از رایان بیشتر شیر هم زیاد میخوره مثلا رایان قبل کارگاه هم شیر میخوره میریم اونجا بعد کارگاه هم دوستشون میبینه ک شیر میخوره ( از این پاکتی ها کوچولو ۱۲۰میلی) میگه منم شیر
میگم مامان قبل کلاس خوردی دوستم میگه عیب ندارد بده بخوره نیکی هم قبل کلاس خورده ، میگم شیر زیاد میخوره غذا هم میخوره میگه آره
حالا نمی‌دونم رایان اونو میبینه هی شیر میخواد یا چی
دیروز کلی شام خورده نیم ساعت بعد میگه شیر میگم مامان حالت بد میشه یکم دیگه هی میگه شیر شیر 😑😑😑
صبحونه هم پنکیک با شیر خورده 🥞🤭🍼
الآنم نهار خورده بود میخواست بخوابه گفت شیر ، شیر دادم خورد خوابید

باباش هم میگه عیب نداره ضرر ک ندارد هر چقدر میخواد بده بخوره 🥴😑

الان من موندم چیکار کنم شیر بدم بخوره یا نخوره ؟؟؟؟

شما چقدر شیر میدین به بچه ها روزانه؟